فلسفه سیاسی به عنوان دانشی مشتمل بر سه ضلع اصلی (تحلیلی، توصیفی و تجویزی) مجال آن را دارد که در چارچوب مبانی و ارزشها و انسانشناسی اسلامی تدوین یابد و مقولهای به نام «فلسفه سیاسی اسلامی» امکان ظهور دارد. حکمت متعالیه که مرحله تکامل یافته سنت فلسفة اسلامی است و از زمان صدر المتألهین شیرازی تا زمان حاضر، امتداد دارد، به طور منقح، مشتمل بر عناصر محتوایی یک فلسفه سیاسی جامع نیست؛ هر چند میتواند در طریق تکوین چنین فلسفهای، ایفای نقش نماید. مقاله حاضر، ضمن تبیین مراد از فلسفه سیاسی و فلسفه سیاسی اسلامی بر آن است که جایگاه واقعی حکمت متعالیه را در تدوین فلسفه سیاسی اسلامی تا حدّی روشن سازد.