2024-03-29T15:40:41Z
https://psq.bou.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=1376
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1378
2
سال دوم - شماره پنجم - تابستان 78
امام خمینى؛ گفتمان تجدّد اسلامى
داود
فیرحی
گسست از سنّت اقتدار و طرحى براى تأسیس نظم جدید بر بنیاد آموزههاى دین، ویژگى عمده تجدّد اسلامى در حوزه فکر سیاسى است، و هر پژوهنده تاریخ اندیشه در تمدّن اسلامى، چنین تجدید بنایى را در سیماى نظام «جمهورى اسلامى» چونان نتیجه پیکار الهى ـ سیاسى امام خمینى (ره) ملاحظه مىکند.
روشن است که سرچشمههاى سنّت ستیزى و نوگرایى اسلامى و مکنون در بنیاد نظام جدید بگونهاى است که هرگز نمىتوان بر پایه سنّتهاى فلسفى بزرگى چون فارابى، ابن سینا و صدرالمتألهین از یک سوى، و بخش عظیمى از میراث فقه شیعه از سوى دیگر، توجیهى نظرى بر وجوب و وجود آن در هفت اقلیم تفکر اسلامى تدارک نمود. لاجرم باید سراغ اندیشهاى در آثار امام(ره) رفت که با تهافت همان سنّت به طرحى از نظم و تمدن جدید توفیق یافته و طلوع گونهاى خاص از تجدّد اسلامى ـ سیاسى را نوید داده است.
1999
06
22
2
12
https://psq.bou.ac.ir/article_8623_e3dd0a87facc8e6e796d274aa31411c5.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1378
2
سال دوم - شماره پنجم - تابستان 78
اجتهاد و سیاست از دیدگاه امام خمینی(ره)
1999
06
22
14
76
https://psq.bou.ac.ir/article_8624_47a411b2738b44064f14d7e570906bb3.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1378
2
سال دوم - شماره پنجم - تابستان 78
ثبات و تحول در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)
نجف
لک زایی
1999
06
22
77
98
https://psq.bou.ac.ir/article_8625_850f8a7f4180502dd7a270ff1af16138.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1378
2
سال دوم - شماره پنجم - تابستان 78
درآمدی بر آزادى هاى سیاسى از دیدگاه امام خمینى(ره)
منصور
میراحمدی
در این نوشتار مختصر، با اشاره به مفهوم، عناصر، مصادیق و قلمرو آزادى سیاسى ؛ دیدگاه امام خمینى(ره) در باره برخى از مهمترین آزادیهاى سیاسى؛ یعنى: آزادى و حق تعیین سرنوشت و رأى، آزادى بیان، آزادى احزاب و تشکلها و آزادى مذهب را مورد توجه و بررسى قرار دادیم. برخى از یافتهها و نتایج بدست آمده از پژوهش حاضر عبارتند از :
1ـ مهمترین نقش مردم در حکومت اسلامى از دیدگاه امام را مىتوان «ساختار سازى» دانست. مردم در تعیین ساختار مناسب براى حکومت اسلامى نقش اساسى دارند. محتواى این حکومت را قانون الهى تأمین کرده است. مشروعیت حکومت نیز الهى است.
2ـ از دیدگاه امام، حق رأى همگانى بوده و شامل تمامى اقشار و اصناف جامعه مىشود؛ مردم از آزادى کامل در رأى دادن برخوردار مىباشند و هیچ گونه فشار و تحمیلى در رأى دادن و رأىگیرى جایز نیست. مردم باید براساس بینش و شناخت صحیح، در رأىگیرى شرکت نمایند. هم چنین کسب آگاهیهاى لازم در رأى دادن ضرورت دارد.
3ـ از دیدگاه امام، «ضرر زدن» به منافع مردم، «توطئه» و «انتقام جویى»، از مهمترین موانع «آزادى بیان» شناخته مىشود و حکومت اسلامى داراى چنان پایههاى مستحکمى است که وجود آزادى بیان درصورتى که همراه با موارد مذکور نباشد، نه تنها باعث آسیب زدن به آن نمىشود؛ بلکه در راستاى تقویت آن خواهد بود.
4ـ از نظر امام، آزادى تشکیل اجتماعات و مشارکت مردمى، از اهداف اساسى انقلاب مىباشد. جمهورى اسلامى ایران، آزادى فعالیت سیاسى اجتماعى را براى گروهها و تشکلها به ارمغان آورده است؛ ولى مهمترین مانع فعالیت گروهها و تشکلهاى سیاسى، مشارکت در طرح براندازى و توطئه علیه نظام است.
5ـ از نظر امام، اقلیتهاى مذهبى در حکومت اسلامى، از آزادى کامل در انجام فرائض مذهبى خود برخوردار بوده و وظیفه حکومت اسلامى حمایت از حقوق آنها است. اقلیتهاى مذهبى آزادى اظهار عقیده خود را نیز دارا هستند؛ امّا نه آزادى خرابکارى. از این رو، حفظ نظام در اینجا نیز از نظر امام، مهمترین معیار رعایت و احترام به اصل آزادى فعالیتهاى مذهبى آنهاست.
1999
06
22
99
120
https://psq.bou.ac.ir/article_8626_4c9f2b99fbae742d61c86e356083d2e8.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1378
2
سال دوم - شماره پنجم - تابستان 78
آزادی و عدالت در اندیشه امام خمینی(ره)
سیدنورالدین
شریعتمدار جزائری
آزادى با عدالت پیوند ناگسستنى دارد و این پیوند که پیوند بین علت و معلول است، نزدیکترین و شدیدترین پیوندهاست. عدالت، علّت است و آزادى معلول آن. آزادى از عدالت سرچشمه گرفته و مرکزیّت در ارزشها با عدالت است.
والاترین ارزش و بلندترین کرامت انسان، اجراى عدالت است که با آن، ارزشهاى دیگر نیز تحقق مىیابند.
هدف رسالت رسولان خدا، اقامه عدل و اجراى عدالت بوده است و وظیفه مردم در برابر رسالت پیامبران، استمرار این رسالت و تداوم پیام آنهاست و مردم باید همانند پیامبران خدا، در اقامه عدل و اجراى عدالت، سختکوش و تلاشگر باشند.
1999
06
22
121
147
https://psq.bou.ac.ir/article_8627_22672ad40c2d7096059947a394bbf66c.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1378
2
سال دوم - شماره پنجم - تابستان 78
امام خمینى؛ ولایت فقیهان و مشارکت مردم
غلام حسن
مقیمی
تردیدى نیست که محور اساسى اندیشه و حرکت سیاسى امام خمینى به واسطه مرجعیّت دینى، بر مبناى اسلام و عمل به تکلیف شرعى(54) بوده است. بنابراین، نوع حاکمیت سیاسى را باید در تفسیر ایشان از رابطه شریعت و سیاست جستوجو نمود.
از طرف دیگر، به اعتراف اکثریت قریب به اتفاق اندیشمندان و صاحب نظران، امام خمینى تنها مرجع دینى است که بیشترین بها را به مردم و رأى مردم و مشارکت آنها در سرنوشت سیاسىشان، داده است. این اندیشه مردم گرایى امام را مىتوان هم در بینش عرفانى، مشى عمل سیاسى و در بحثهاى انسانشناسى و هم در شیوه حکومتى ایشان ردیابى نمود.
امّا آنچه براى ما مهم بود، شیوه ترکیب تکلیف الهى با اختیار و نقش مردمى مىباشد. امام راحل به عنوان مهمترین شخصیت الهى ـ سیاسى، آنچنان اراده مردم را با انقلاب درآمیخت که هیچ فرازى از انقلاب اسلامى و حکومت جمهورى را منهاى اراده مردم سازگار و مؤر ندانست؛ امّا در عین حال، اصالت و مشروعیت همه امور را به ضوابط دینى مقیّد نموده است. از دیدگاه امام خمینى(ره): خداوند حاکمیت مطلق انسان و جهان را بر عهده دارد و همو، این حاکمیت را به واسطه قاعده لطف و حکمت، از طریق مقررات و احکام الهى به انسان واگذار نموده است و حکومت که شعبهاى از ولایت عام و مطلقه رسول ا...استدرزمان غیبت با همان اختیارات حکومتى، به ولى فقیه مىرسد.
1999
06
22
148
172
https://psq.bou.ac.ir/article_8628_0a7aa55e8be86416b70037f4cd4d8b8a.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1378
2
سال دوم - شماره پنجم - تابستان 78
نگاهی به دیدگاههای سیاسی امام خمینی(ره) (در دوره اقامت در فرانسه)
ابراهیم
طالبی دارابی
در پایان این مقاله، نتیجه اى که از مباحث سیاسى امام در چهار ماه قبل از پیروزى گرفته مى شود، ارائه مىگردد. لازم به ذکر است هر چند این نوشته به اختصار و ایجاز، اندیشههاى امام در این دوره حساس و پرحادثه را به تدوین و نظم کشانده؛ امّا تصریح مى شود که امّهات آن را فروگذار نکرده است . لذا نتیجهاى که از آن ارائه مىشود، محصول دقیق مباحث سیاسى امام خواهدبود.
1ـ امام نه تنها با رژیم سلطنتى به عنوان یک نظام غیرمشروع، طاغوتى و ضد مردمى و غیرقابل قبول و تحمّل، مبارزه مىکنند؛ بلکه در طول این مدت اندیشههاى کسانى را که به نحوى خواستار حفظ سلطنت منهاى حکومت هستند نیز مورد نقد قرار مىدهند.
2ـ امام با نفى و نقد رژیم سلطنتى، بدیل محکم و همه پسندى تحت عنوان «جمهورى اسلامى» به عنوان نظامى الهى ـ مردمى ارائه مىنمایند. سلوک و ضوابط بنیادین نظام سیاسى امام متّصف به قوانین اسلام و متکى به آراى مردم، در تمام مراحل و مراکز است.
3ـ امام در طول این مدت، به انحاى مختلف و با روشهاى گوناگون سعى مىکنند تا تلقى و تفسیر دقیقى از اسلام ارائه نمایند. مهمترین اندیشه امام در این وادى، معرفى اسلام به عنوان یک مکتب سیاسى و عبادى است که هم به دنیاى انسانها نظر دارد و هم به آخرتشان. این اندیشه امام، کارکردى دوگانه داشت؛ یکى، مبارزه با کسانى که هیچ بهره اى از اسلام نداشتند و با حکومت آن مخالف بودند، دوّم مبارزه با جریان یا اشخاصى که دم از اسلام و دین مىزدند، ولى ترجیح مىدادند که دین از سیاست جدا باشد.
4ـ نتیجه چهارمى که از مباحث سیاسى امام حاصل مىشود، این است که این رهبر الهى و مردم گرا، انقلاب و قیام را در انحصار هیچ صنف و گروهى قرار نمىدادند. احتجاج ایشان این بود که همه ملت به پا خاسته و نهضت از متن تمامى ملت جوشیده است.
5 ـ امام غایات و خواسته هاى اساسى و بنیادین این نهضت را در واقعى ترین شکل و آرمانىترین حالت، در این مىدانستند که بااین انقلاب و تأسیس نظام جمهورى اسلامى، «سعادت»،«عدالت»،«آزادى »،«استقلال»،«برخوردارى از نعم الهى»،«رهایى از تمام قیود استعمارى و استبدادى» محقق خواهد شد. و امام این اهداف را در رعایت الگوى سیاسى «جمهورى اسلامى مبتنى بر ضوابط اسلام و متکى بر آراى ملت» متصور مىدانستند.
6ـ ماهیت این نظام سیاسى در نگاه امام عبارت بوده است از : خدمتگزارى، دموکراسى، عدالت حقیقى، مسوولیت حکومت در برابر ملت، رضایت و پذیرش مردمى. همه اینها از نظر امام در صورتى حفظ مى شود که قاعده سیاسى، ابتناى نظام به قوانین اسلام و اتکاى حکومت به آراى مردم در جریان مستمر باشد.
7 ـ از نظر امام، در حکومت اسلامى حق حاکمیت و تعیین سرنوشت از آن مردم است و نهادهاى مدنى و مسوولیتهاى سیاسى با نظر و رأى مردم مشروعیت مىگیرد. مطابق آراى امام، همه کس و همه چیز در نظام سیاسى اسلام و جمهورى اسلامى ایران، تابع مردم است و هیچ زور و تحمیلى نباید به وجود بیاید. امام بارها مطرح نمودند که حکومت مبعوث مردم است و حاکمان خدمتگزاران و تابعان مردماند.
8ـ در نگاه امام، آزادى حق خدادادى و طبیعى بشر است و به عنوان حق اولیه محسوب مىشود. امام در این مباحث مکرر در مکرر اعلام مى کنند که اسلام مرکز و پناهگاه آزادى است و آزادى از بنیادهاى دین اسلام است و در حکومت اسلامى آینده، آزادى به نحو کامل و حقیقى وجود خواهد داشت و استدلال مى کنند، مطابق اصل توحید، لازمه عبودیت الهى، آزادى است. بنابراین، هیچ کس حق سلطه بر دیگرى را ندارد.
9 ـ در این مباحث، هرچند امام معتقد بودند کار ویژه اصلى روحانیون در حکومت اسلامى، «نظارت»، «هدایت»، و «اصلاح» است؛ اما به خاطر شرایط بعدى انقلاب مصلحتا و ترجیحا اعلام کردند روحانیون مسوولیت پستهاى دولتى را برعهده بگیرند تا نظام سیاسى به عنوان اوجب واجبات حفظ شود.
10ـ امام در اغلب نوشته ها، مصاحبه ها و سخنرانیها تأکید مى کنند؛ مشى دیکتاتورى، استبداد، ذلّت پذیرى، فساد، دخالت بیگانگان، ثروت اندوزى، امتیازات، فضاى اختناق و خصلتهاى ضد مردمى، به عنوان ویژگیها و خصوصیات رژیم پهلوى باید از میان برداشته شود و فضاى عدالت، رئوفت، استقلال، آزادى، معنویت، اسلام گرایى، استکبار ستیزى و مردم گرایى ایجاد گردد.
1999
06
22
173
199
https://psq.bou.ac.ir/article_8629_c0ca56ddf9d0956627e4b0ceb4c7cc41.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1378
2
سال دوم - شماره پنجم - تابستان 78
امام خمینى؛ روحانیت و نظام سیاسى
علیرضا
زهیری
چنانکه گذشت هدف از نوشته حاضر، بررسى کنش سیاسى روحانیت در قبال نظام سیاسى است. پیروزى انقلاب اسلامى و تأسیس جمهورى اسلامى ایران، به همسویى و هم نگرى ابن بخش از نیروهاى اجتماعى با نظام سیاسى، انجامید. در نتیجه، روحانیان در سه سطح وارد فرایند سیاستگزارى شدند: 1) درتصمیم سازى؛ 2)دراجرا؛ 3) در حل بحرانها. نگاهى به کار ویژه هاى روحانیت، درک این کنشها را آسانتر مىسازد.
حال براى بررسى مبانى رفتارى و سمت گیرى روحانیت نسبت به نظام سیاسى، بهره گیرى از الگوى فرهنگ سیاسى، بهتر راه گشاست. این نکته دور از واقع نیست که در میان روحانیون نیز مانند بسیارى از جوامع کوچک و بزرگ، تسلط یک فرهنگ سیاسى مشخص وجود ندارد و به طور معمول، تألیفى از گونه هاى مختلف فرهنگ سیاسى به چشم مى خورد. بنابر این، از سه گونه کلان فرهنگ سیاسى؛ مشارکت جو، پیرومنش و کوچک اندیش (محدود) مىتوان سخن گفت.
1999
06
22
200
220
https://psq.bou.ac.ir/article_8640_01057752538170b9b2b25747770e57e6.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1378
2
سال دوم - شماره پنجم - تابستان 78
مفهوم حکومت اسلامى و جمهورى اسلامى از دیدگاه امام خمینى(ره)
عبدالوهاب
فراتی
با شعلهور شدن زبانههاى نهضت اسلامى، «بر چیده شدن نظام شاهنشاهى»، «انقراض دودمان پهلوى، در کنار «کوتاه کردن دست ایادى چپ و راست از کشور»،(1) به عنوان اهداف اولیه و سلبى انقلاب مطرح شدند. اگرچه در آستانه پیروزى نهضت، زمزمه «شاه سلطنت کند نه حکومت» بارها و بارها به رهبر نهضت و سایر دست اندرکاران آن توصیه مىشد، و پارهاى از رجال ملى و سیاسى نیز به منظور قبولاندن چنین پیشنهادى در مسیر تهران ـ پاریس رفت و آمد مىکردند، اما حرکت توفنده مردم و نیز ایستادگى امام خمینى، تردیدى در حقانیت اهداف سلبى انقلاب به جاى نگذاشت و نهضت تا سرنگونى سلطنت، ادامه یافت. مهمترین موضوعى که از این پس براى همگان سؤال برانگیز شد، این بود که هدف ایجابى انقلاب در باب ساختار قدرت چیست؟ و امام خمینى چه نوع حکومتى بر ویرانههاى سلطنت ایرانى، بنا خواهد کرد؟
1999
06
22
221
243
https://psq.bou.ac.ir/article_8641_5f90debca8c0b76003dcf02ba1228053.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1378
2
سال دوم - شماره پنجم - تابستان 78
منشــأ مشروعیت حکومت اسلامی
مهدی
قاسمی
چرا باید اطاعت کنیم؟ چرا در یک جامعه برخى به عنوان فرمانروا و عدهاى کثیر به عنوان فرمانبردار، ملزم به اطاعت از طبقه فرمانروا هستند؟ اساسا، حاکمان حق حکومت کردن را از کجا به دست مىآورند؟ اینها پرسشهاى اساسى در طول تاریخ تفکر سیاسى بوده است. اگر نتوان پاسخ رضامندى به این سؤالها داد، همه نظام سیاسى با تمام تشکیلات، قوانین و ارزشهاى آن، آسیبپذیر خواهند بود. اما چنانچه «حقانیت» یا «مشروعیت» هر نظام از حیث سرچشمه پیدایى آن در اذهان مردم مستقر گردد، ثبات و تداوم قدرت سیاسى تضمین شده و نهادهاى وابسته به آن مىتوانند کار خود را به سهولت انجام دهند. در یک تقسیمبندى، مشروعیت، در دو حوزه جامعهشناسى سیاسى و فلسفه سیاسى مطرح مىشود
1999
06
22
244
259
https://psq.bou.ac.ir/article_8649_e2a47254eee037420cc1dfb3ed306376.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1378
2
سال دوم - شماره پنجم - تابستان 78
امام خمینی(ره) و مبانی نظری سیاست خارجی
محمد
ستوده
آنچه مطرح شد بیان مختصرى از چارچوب کلى مبانى نظرى سیاست خارجى از دیدگاه امام خمینى(ره) بود. در این بحث نظرى که نیازمند تحقیق و پژوهش بیشترى است مطالعه سیاست خارجى با توجه به سه متغیر انسان، محیط و نقشها مورد بررسى قرار گرفت از پژوهش انجام شده مىتوان استنباط نمود که نقطه عزیمت امام(ره) در نگرش به سیاست خارجى و داخلى، انسان و رفتار اوست بنابر این با استفاده از سطح تحلیل خُرد بهتر مىتوان نظرات امام(ره) را مطالعه نمود. از دیدگاه امام(ره) همچنان که براى انسان صراط مستقیم وجود دارد براى دولت و زمامداران نیز صراط مستقیم متصور است و تجلى آن در سیاست خارجى همان سیاست نه شرقى و نه غربى است، اگر دولتى در صراط مستقیم قرار گیرد، استراتژیها، اصول، اهداف و عملکرد سیاست خارجى او نیز استمرار حرکت انبیا علیهم السلام خواهد بود. امام(ره) ضمن توجه به عوامل محیطى داخلى و بین المللى مؤثر بر سیاستگزارى خارجى، بر تقویت باورها و ذهنیت عامه مردم، بیدارى و آگاه شدن ملتها جهت تحقق اهداف سیاست خارجى دولت اسلامى تأکید دارند. از دیدگاه امام(ره) صدور انقلاب که همان صدور اسلام ناب محمدى(ص) است، رسالت و تعهد دولت اسلامى مىباشد و حمایت از ملل محروم و مستضعف و حمایت از حکومت جهانى اسلام و سایر نقشهاى دولت اسلامى در این راستا مفهوم و معنى مى یابد.
امیداست مطالب بیان شده مقدمه مباحث گستردهتر و مفیدتر در شناخت ابعاد نظرى آراء و اندیشه امام خمینى در قلمرو سیاست خارجى قرار گیرد.
1999
06
22
260
277
https://psq.bou.ac.ir/article_8650_4836539d399c0002c17b8f55da1c311a.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1378
2
سال دوم - شماره پنجم - تابستان 78
کارکرد نظام سلطه در روابـط بین المللـى از دیدگاه امام خمینى (ره)
ابراهیم
متقی
بیش از 10 سال از رحلت امام خمینى مىگذرد، در حالى که سیاستهاى منطقهاى خاورمیانه هنوز از رهنمودهاى ایشان تأثیر مىپذیرد. در دهه1950 جمال عبدالناصر، مرد اول خاورمیانه بود. او هیجانات سیاسى منطقهاى را به اوج خود رساند و ناسیونالیسم عربى را به عنوان محورى براى مبارزه با استعمار و اسرائیل به کار گرفت. شکست نظامى اعراب در جنگهاى 1956 و1967 بسیارى از امیدها را بر باد داد . خاورمیانه دچار خلأ گردید و در این شرایط، روند لیبرالیزه شدن سیاستهاى منطقهاى فراهم آمد.
در دهه 1970؛ ایران، کشورهاى خاورمیانه و نظام بینالملل شاهد ظهور یکى دیگر از چهرههاى حادثه ساز خاورمیانه بود. امام خمینى در ایران ظهور کرد؛ امّا پیروزى انقلاب ایران و مؤلفههاى رفتارى اش، از وى چهره اى فرامّلى ساخت . جهان اسلام، مخاطب دائمى ایشان بود و به همین دلیل، به موازات انقلاب ایران، جنبش اسلامى خاورمیانه نیز توسعه و گسترش یافت.
1999
06
22
278
306
https://psq.bou.ac.ir/article_8651_d01245db48cd283d2eec1ecffe576e1d.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1378
2
سال دوم - شماره پنجم - تابستان 78
امام خمینی(ره) و غرب
علی
خالقی افکند
پس از ظهور تمدن جدید غرب و نفوذ و گسترش روز افزون مظاهر جهان شمول آن در جوامع شرقى، یکى از مسائل مهم و اساسى این ملتها از جمله ایرانیان، چگونگى برخورد با این تمدن جهان شمول غرب بوده است. چه اینکه، آنان در این مواجهه، با دو رویه متفاوت از تمدن جدید غرب روبه رو شده بودند. در حالى که رویه کارشناسى و دانش تمدن جدید غرب، شامل نوآورى در زمینه دانشهاى گوناگون؛ مانند: پزشکى، نجوم، دریانوردى، فیزیک، شیمى، دانشهاى نظامى و نواندیشى در زمینه تاریخ، حقوق طبیعى و شیوههاى حکومتى و دیگر مسائل اجتماعى و سیاسى بود؛ رویه دیگر آن، ملل شرقى را در معرض سلطه جوئىهاى استعمارى قرار داده بود و از این رو، آنان در این مواجهه بر سر دو راهى انتخابى دشوار قرار گرفته بودند؛ زیرا که از یک سو، به دلیل عقب ماندگى در زمینه دانش و فن آورى، خود را نیازمند تمدن جدید غرب و دستاوردهاى پیشرفته آن مىدیدند و از سوى دیگر، خواهان حفظ هویت فرهنگى، ملى و دینى خود بوده و حاضر به پذیرش سلطه استعمارى غرب نبودند.
1999
06
22
307
339
https://psq.bou.ac.ir/article_8652_09e8a9d7795a0e7c1cefd191aa3df96f.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1378
2
سال دوم - شماره پنجم - تابستان 78
جایگاه امنیت دراندیشه سیاسی اسلام و امام خمینی(ره)
سیدحسین
ولی پور زرومی
شاید بتوان بیشترین موارد تشابه را در جایگاه امنیت، میان اسلام و برداشت انترناسیونالیستى یافت؛ برداشتى که معتقد به همکارى در میان کشورها است. در اینجا دو اصل حفظ دارالاسلام و اصل نفى سبیل در سیاست خارجى اسلام مىتواند مورد دقّت قرار گیرد. تلاش براى حفاظت از مملکت اسلامى در ارتباطات مختلف خارجى و همچنین جلوگیرى از تسلط بیگانگان بر بلاد اسلامى، مىتواند مبناى همکارى با دول دیگر قرار گیرد. در دیدگاه امام نیز مسایلى چون وحدت جهان اسلام، ترغیب سران دولتهاى بزرگ به توجّه به اسلام(دعوت امام از گورباچف به شناخت بیشتر از اسلام) مىتواند مبناى این همکارى قرار گیرد. با وجود این با توجّه به اینکه امام در راستاى استقرار نظام ج.ا.ا کاملاً خودشان را رویاروى امپریالیسم مىدیدند، کمتر در زمینه همکارى همه جانبه با دول دیگر اندیشه مىک رد و بیشتر به چگونگى وحدت و ارتباط با امّت اسلامى و ملل مستضعف جهان فکر مى نمود
1999
06
22
340
359
https://psq.bou.ac.ir/article_8653_ce3f4882362dee96e2095785d30d66fd.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1378
2
سال دوم - شماره پنجم - تابستان 78
امام خمینی(ره) و جنبشهای اسلامی معاصر
سید عبدالقیوم
سجادی
گفته شد اندیشه سیاسى حضرت امام(ره) که تشکیل حکومت اسلامى در ایران متبلور عینى آن است، به دلیل خصلت دینى و ماهیت مکتبى خود، از پیوند عمیق و ناگسستنى با نهضت اسلامى در جهان برخوردار بوده است. به طور کلّى آثار و دستاوردهاى نهضت دینى و پیروزمندانه حضرت امام در ارتباط با جنبشهاى اسلامى و نهضت جهانى اسلام را در دو بخش نظرى و عملى مىتوان تحلیل و ارزیابى کرد. خصلت جهانى بودن انقلاب اسلامى ایران و اصولى چون؛ دعوت ؛ صدور انقلاب، جبهه مستضعفین، ظلم زدایى و استکبار ستیزى و تاکید بر امت اسلامى و وحدت جهانى اسلام، مهمترین محورهایى است که مىتوان رابطه تاثیر انقلاب اسلامى ایران بر نهضت اسلامى و جنبشهاى اسلامى را ذیل آن طرح و وارسى نمود. از سوى دیگر، مجموعه آثار و دستاوردهاى جهانى انقلاب اسلامى و نقش امام خمینى(ره) نسبت به نهضتهاى اسلامى را در دو بعد کمى و کیفى مىتوان مورد بحث و بررسى قرار داد. از فرداى پیروزى انقلاب اسلامى به رهبرى امام خمینى(ره) و تحت تاثیر آن، جهان اسلام متحول شد. یکى از تجلیات این تحول را باید در تغییر کمى و کیفى جنبشهاى اسلامى و رهایى بخش جست و جو کرد. از نظر کمى، شمار جنبشهاى اسلامى افزایش یافت و از خاور دور تا کرانههاى اقیانوس اطلس و مغرب اسلامى را در برگرفت که در این خصوص، جنبشهاى رهایى بخش در کشمیر، افغانستان، تونس، الجزایر، آسیاى میانه و کشورهاى حوزه خلیج فارس را مىتوان نام برد. تغییرات کیفى محسوستر بود؛ حرکتهاى ملى، مارکسیستى و التقاطى رنگ باخته و تحرکات اسلامى نضج گرفت. افغانستان، نمونه جایگزینى قیام اسلامى به جاى حرکات مارکسیستى است و لبنان و فلسطین نمود جانشینى اسلام انقلابى به جاى حرکات قومى و التقاطى است. (35) نمونه روشن تغییر کیفى نهضتهاى اسلامى را در اظهار نظر یکى از پیشگامان نهضتهاى اسلامى چنین مىخوانیم:
«در نتیجه تاثیر انقلاب اسلامى تحت رهبرى امام خمینى، مسلمانان سراسر جهان به یک زبان و افکار تازه سیاسى براى محاوره دست یافتند. این زبان و افکار سیاسى جدید، به کالبد فرهنگ سیاسى اسلام جان تازهاى بخشید و مسلمانان را در سراسر جهان وارد معادلات سیاسى کرد
1999
06
22
360
380
https://psq.bou.ac.ir/article_8674_03d383d9c2f583bf00c317412d364fd6.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1378
2
سال دوم - شماره پنجم - تابستان 78
جایگاه طبقات پایین اجتماع در اندیشه امام خمینى(ره)
آیت
قنبری
تقارن سال 1378 با یکصدمین سال تولد امام خمینى(ره) که به نام او نامگذارى شده است، فرصتى براى باز اندیشى در آثار ایشان فراهم آورده است. آن احیاگر بزرگ دین و مصلح بیدار قرن با باورى عمیق نسبت به جامعیّت و توانایى اسلام، خط بطلان بر تئورى جدایى دین از سیاست کشید و با تکیه بر تودههاى عظیم مردمى، انقلاب اسلامى را بامهارتى استثنایى در نظام دو قطبى جهانى رهبرى و هدایت نموده، رژیم پهلوى را در هم شکست و جمهورى اسلامى ایران را بنیان نهاد.
محرومان، مستضعفان، پا برهنهها، کوخ نشینان، زاغه نشینان و در یک کلام «طبقات پایین اجتماع»،از جمله مسایلى بود که حمایت و دفاع از آنان، بخش مهمى از توجه امامِ مستضعفان و محرومان را به خود معطوف داشته بود. تا جایى که آنان به عنوان پرچمداران اسلام ناب محمدى (ص)در مقابل اسلام آمریکایى مطرح گردیدند.
1999
06
22
381
405
https://psq.bou.ac.ir/article_8675_60d3e12bec916e41ddc1e54212fc5de5.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1378
2
سال دوم - شماره پنجم - تابستان 78
شرایط حکومت دینى به قرائت امام خمینى(ره)
محمد
پزشکی
هدف این مقاله، نشان دادن عناصر اساسى مورد نیاز براى برپایى حکومت جمهورى از سویى و نشان دادن موضعگیرىهاى حضرت امام (ره) در باره آنها از سوى دیگر بود. همان طور که در طول مقاله بیان شد، تمامى عناصر اساسى شرایط حکومت دینى به وسیله حضرت امام (ره) بیان نشدهاند و از این جهت نمىتوان به یک نظریه (Theory)کامل از ایشان رسید. اما مکتب فقهى ـ سیاسى ایشان بویژه باارایه مقولاتى ؛ چون: تعریف عمومىتر از اجتهاد، احکام حکومتى، نقش زمان و مکان و عنصر مصلحت، مىتواند الگوى عمومى و حکومت قانونى ایشان را گسترش داده و نسبت آن را با شرایط حکومت جمهورى ارزیابى کند. اینک بر رهروان آن مکتب است که کمر همت بربندند و به گسترش اندیشه سیاسى ایشان بپردازند.
1999
06
22
406
441
https://psq.bou.ac.ir/article_8676_20b3a846505c83c9586be2e0447abb81.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1378
2
سال دوم - شماره پنجم - تابستان 78
حاکم اسلامى؛نصب یا انتخاب
محمد جواد
ارسطا
تا اینجا اثبات شد که نه اشکالات ثبوتى نظریه انتخاب بر نظریه نصب وارد است و نه دلایل این نظریه در اثبات این مسأله که انتخاب و بیعت، یک راه مشروع براى انعقاد ولایت و امامت است، تمام مىباشد. اکنون مىتوان با استدلال به آنچه نظریه انتخاب به صراحت پذیرفته است، دیدگاه انتصاب را اثبات نمود.
یکى از دلایل نظریه انتصاب، دلیلى است که مرحوم آیهالله بروجردى (قده) بدان استناد نموده و خلاصهاش این است که:
در زندگى اجتماعى مردم، امورى وجود دارد که براى حل و فصل آنها باید به حُکّام یا به قضات مراجعه نمود. از طرفى این امور، عام البلوى هستند و مورد ابتلاى عموم مردم مىباشند و از طرف دیگر، ائمه(ع) به شیعیان خود اجازه ندادهاند که براى حل وفصل امور مزبور به طاغوتها و قضات جور مراجعه کنند. با دقت مىتوان به این نتیجه رسید که وضعیت این امور از دو حال خارج نیست؛ یا این است که ائمه(ع) آنها را به حال خود رها کرده و شخصى را براى اداره امور مزبور معین نکردهاند و یا اینکه فقیه را براى اداره آنها تعیین نمودهاند. لکن احتمال اول باطل است، پس ناگزیر احتمال دوم باید صحیح باشد.
بدین ترتیب، براساس یک قیاس استثنائى که از یک قضیه منفصله حقیقیه و یک قضیه حملیه تشکیل یافته است ـ که دلالت بر رفع یا بطلان مقدم مىکند ـ مىتوان به نتیجه مطلوب که وضع یا اثبات تالى و در حقیقت همان نظریه انتصاب است، دست یافت.
اشکال نظریه انتخاب بر استدلال فوق این است که براى انعقاد ولایت، راه دیگرى نیز وجود دارد که همان انتخاب است. بنابر این در اطراف مسأله سه احتمال وجود دارد نه دو احتمال:
الف ـ احتمال اینکه ائمه علیهم السلام امور مزبور را اهمال کرده باشند؛
ب ـ احتمال اینکه ائمه(ع) براى اداره آنها فقیه را نصب نموده باشند؛
ج ـ احتمال اینکه ائمه(ع) اداره امور مزبور را به انتخاب امت واگذاشته باشند؛ لکن بر امت الزام نموده باشند که فقط از بین فقهاى جامع الشرایط مىتوانند شخصى را براى اداره آن امور برگزینند.
نتیجه آنکه بطلان احتمال اول براى اثبات احتمال دوم کافى نیست؛ زیرا احتمال سومى نیز در میان است. بر این اساس، از دیدگاه نظریه انتخاب، دلیل فوق نمىتواند نظریه انتصاب را اثبات نماید و به اصطلاح اعم از مدّعا مىباشد.
لکن در این مقاله به اثبات رسید که دلایل نظریه انتخاب براى اثبات مشروعیت انتخاب والى از سوى امّت به عنوان راهى براى انعقاد امامت و ولایت که در طول انتصاب قرار دارد، تمام نیست و با اشکال سندى و دلالتى روبرواست. بنابراین، احتمال انتخابى بودن والى اگر چه در مقام تصور وجود دارد؛ ولى در مقام اثبات و تصدیق، چنین احتمالى مردود است. در نتیجه، قیاس استثنائى مزبور با هیچ اشکالى مواجه نمىگردد؛ چرا که در اطراف مسأله فقط دو احتمال وجود دارد: یکى اهمال امور مزبور از سوى ائمه علیهم السلام و دیگرى نصب فقیه براى اداره آنها و چون احتمال اول قطعاً باطل است، لذا احتمال دوم به اثبات مىرسد.
بدین ترتیب در پایان این مقاله به این نتیجه مىرسیم که :
از دیدگاه امیرالمؤنین على(ع) نظریه انتخاب صحیح نیست؛ زیرا انتخاب حاکم از سوى امّت، طریق مشروعى براى انعقاد امامت و ولایت نمىباشد. علاوه بر این، از راه یک استدلال عقلائى که مورد قبول نظریه انتخاب نیز مىباشد، مىتوان دیدگاه انتصاب را اثبات نمود.
1999
06
22
242
269
https://psq.bou.ac.ir/article_8677_9d5c5255c500fcde98942f9eeda9ac28.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1378
2
سال دوم - شماره پنجم - تابستان 78
گزارش اجمالى از رساله اجتهاد و تقلید تألیف امام خمینى(ره)
عباس
حیدری بهنویه
بخشى از دانش و بینش ژرف امام خمینى(ره) که برگرفته از معارف قرآن و علوم اهل بیت علیهم السلام است، در کتابهاى برجاى مانده او متجلى است. این کتابها که عمدتا با عباراتى سهل و ممتنع به رشته تحریر درآمدهاند در مجموع به دنبال هدف خاصى هستند. گویا همانگونه که روح کلى حاکم بر کتاب تنبیه الامه مرحوم نائینى (1355 هـ.ق ـ 1277 هـ.ق) دفاع از اصل توحید و مبارزه با شرک عملى یعنى استبداد است و غصب شدن حق الهى و مردمى را از سوى مستبدین به هیچ وجهى برنمىتابد، و سفارش اکید بر باز پس گرفتن حق خدا و حق مردم از مستبدین دارد، روح کلى حاکم بر کتابهاى امام خمینى این است که نه تنها باید حق خدا و مردم را از ظالمان پس گرفت، بلکه باید حق امام معصوم(ع) را نیز از چنگ غاصبان به در آورد.
از دیدگاه امام خمینى در صورتى از حق خدا و امام(ع) و مردم در زمان غیبت امام زمان(عج) رفع ید مىشود که حاکمیت به دست شخصى قرار گیرد که هم خداوند و هم امام معصوم(ع) و هم مردم او را به حاکمیت قبول داشته باشند و این شخص کسى جز فقیه عادلى که مقبولیت مردمى دارد نخواهد بود.
1999
06
22
470
480
https://psq.bou.ac.ir/article_8678_525d056a436cab30e65036a4253f6c2d.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1378
2
سال دوم - شماره پنجم - تابستان 78
نامه ای از امام(ره)
در این قسمت، به مناسبت یکصدمین سال میلاد امام، خلاصهاى از زندگى طلبه ـ دانشجوى آزاده، جناب آقاى مهدى قاسمى و نیز سرگذشت نامهاى که وى در زمان اسارت از اردوگاههاى عراق براى حضرت امام ارسال نموده و نیز پاسخ معظم له را به وى، تقدیم خوانندگان محترم مىکنیم.
1999
06
22
481
488
https://psq.bou.ac.ir/article_8681_6e3a9b36dc3a5c00efd3c875332ca969.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1378
2
سال دوم - شماره پنجم - تابستان 78
گزارشى از: سفر علمى ـ تحقیقى طلبه ـ دانشجویان مؤسسه به جمهورى خودمختار نخجوان
آنچه در زیر خواهید خواند گزارشى است از سفر به جمهورى خودمختار نخجوان. در این سفر که از طرف مؤسسه آموزش عالى باقرالعلوم(ع) ترتیب داده شده بود؛ تعدادى از استادان و دانشجویان علوم سیاسى مؤسسه جهت بازدیدى علمى از جمهورى خودمختار نخجوان و انجام برخى از پژوهشهاى میدانى، شرکت داشتند.
1999
06
22
489
502
https://psq.bou.ac.ir/article_8682_0be4744befc273baab45555b8041a325.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1378
2
سال دوم - شماره پنجم - تابستان 78
تأملّى در مبانى اندیشه سیاسى امام خمینى(ره)
1999
06
22
5
34
https://psq.bou.ac.ir/article_8684_7d801b07f44213423cc1fdf3104afa6b.pdf