دانشگاه باقرالعلوم(ع) قمعلوم سیاسی1735-055710شماره سی و هفت - بهار 8620070421Intellectualism and politicsروشن فکری و سیاست71011906FAاحمدواعظیاحمد واعظیJournal Article20150223روشنفکر کیست و روشنفکری کدام است؟ پرسش مهمی میباشد که پاسخ شایسته به آن مستلزم بررسی نسبت این واژه با مقولات مهم و کلانی، نظیر «سنت»، «دینداری»، «سیاست» و «اصلاحگری اجتماعی» است. روشنفکر از آن جهت که صبغۀ فرهنگی دارد و مشغلۀ او اندیشهورزی و تفکر است، ناگزیر با مقولۀ مذهب و سنت به منزلۀ شالودههای اصلی فرهنگِ جوامع بشری مرتبط است و از آن جا که نقد وضع موجود و ریشهیابی نابسامانیها و هدایت جامعه به سمت وضعیت مطلوبتر، سویۀ دیگری از ماهیت روشنفکری است؛ او را به سمت سیاست و عمل اجتماعی و اصلاحگری میخواند.دانشگاه باقرالعلوم(ع) قمعلوم سیاسی1735-055710شماره سی و هفت - بهار 8620070421Religious intellectuals and conventionalization of religionروشن فکران دینی و عرفی شدن در سپهر دین114411907FAامان اللهفصیحیکارشناسی ارشد جامعهشناسی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)Journal Article20061231This paper evaluates the relationship between contemporary religious intellectual trends and the conventionalization of religion. The question is whether the contemporary religious intellectual trend had any role in the conventionalization of religion or not. The answer is positive. To prove the relationship between religious intellectualism and the conventionalization of religion, the paper first concentrates on the concept of conventionalization and topics which help understanding the relationship. The topics are the meaning of religious intellectual, the historical factors and grounds of the formation of religious intellectualism, its characteristics and instructions, religious intellectuals’ reading of religion, and the mechanisms of conventionalization.<em>آنچه در این نوشتار مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته، ارتباط میان جریان رایج روشنفکری دینی و عرفی شدن سپهر دین است. این پرسش مطرح است که آیا جریان رایج روشنفکر دینی در راستای عرفی شدن دین ایفای نقش نموده است یا خیر؟ پاسخ این پرسش مثبت است. برای اثبات پیوند میان جریان روشنفکر دینی و عرفی شدن دین، پس از طرح موضوع بحث در آغاز به مفهوم عرفی شدن و سطوح آن و سپس به مباحثی که به فهم ارتباط میان جریان روشنفکر دینی و عرفی شدن کمک می نماید، پرداخته شده است. این مباحث عبارتاند از: مفهوم روشنفکر دینی، عوامل و زمینه های تاریخی شکل گیری روشنفکر دینی، ویژگیها و دستورالعملهای آن، قرائت های روشنفکران دینی از دین و مکانیسم های عرفی سازی.</em> <br /> دانشگاه باقرالعلوم(ع) قمعلوم سیاسی1735-055710شماره سی و هفت - بهار 8620070421Recognizing intellectual trends in Iranبازشناسی جریان های روشن فکری در ایران457011908FAشمس اللهمریجیحجۀ الاسلام مریجی عضو هیأت علمی معاونت آموزش دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قمJournal Article20061030Intellectual trends in Iran can be categorized in different historical periods on the basis of their attitude towards the West or religious and native culture and with respect to socio-political changes in various forms with Western, nationalistic, Leftist, or religious trends. A quick glance at these trends can prepare the grounds for social and intellectual researchers because identifying socially active trends or understanding the grounds of future activities is highly dependent on intellectual trends that appeared in the recent century in Iran. This paper tries to have a quick glance at intellectual trends in contemporary Iran.<em>جریان روشنفکری در ایران، از زمان پیدایی تا امروز، براساس ادوار تاریخی و ماهیت و چگونگی نگرش به تمدن غرب یا فرهنگ دینی و بومی، با توجه به تحولات سیاسی ـ اجتماعی جامعه به شکلهای مختلفِ غربگرا، ملیگرا، چپگرا و دینی، بروز و ظهور داشته است.</em> <br /><em>نگاهی گذرا به بازشناسی این جریانها میتواند زمینهساز فعالیت محققان اجتماعی و فکری جامعه باشد. چرا که شناخت جریانهای فعال در صحنۀ اجتماعی و یا فهم زمینه مناسب برای فعالیتهای آینده به اندازۀ زیادی، به جریانهایی وابسته است که در سدۀ اخیر در ایران بروز و نمود پیدا کرده است. نوشتار حاضر تلاش میکند که نگاهی هر چند کوتاه به جریان روشنفکری در ایران معاصر داشته باشد.</em>دانشگاه باقرالعلوم(ع) قمعلوم سیاسی1735-055710شماره سی و هفت - بهار 8620070421An evaluation of Fazl-al-Rahman’s ideas about the reconstruction of Ijtihad in religionبررسی و نقد نظریه فضل الرحمان در بازسازی اجتهاد در دین7112411909FAمحمد جعفرعلمیحجة الاسلام و المسلمین علمی دکترای فلسفه دین از دانشگاه بیرمنگام و عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع)Journal Article20070411The widespread scientific, political and social developments that started in various societies especially in the Western societies a few centuries ago and are still continuing have confronted intellectuals with different questions in different fields. In such circumstances, Fazl-al-Rahman, a Muslim intellectual, tried to answer, on the basis of the holy Qur’an and the traditions, these questions the most important of which may be how beliefs, values, and religious precepts can cope with the changes. Thus, discussions over the reconstruction of religious thought and how religion can be made effective in situations different from the past are very axial and have had an influential role in forming trends known as “religious revivalism”. This paper evaluates the principles of his theory about the reconstruction of <em>Ijtihad</em> [jurisprudence] in religion.<em>تحولات گستردۀ علمی، سیاسی و اجتماعی که از چند سدۀ گذشته در جوامع مختلف و خصوصاً کشورهای غربی آغاز شده است و تاکنون ادامه دارد، پرسشهای گوناگونی را در عرصههای مختلف، پیشروی متفکران قرار داده است. در این میان، فضل الرحمان یکی از متفکران مسلمان به دنبال یافتن پاسخ برای این سؤالات، بر اساس کتاب و سنت برآمد که شاید مهمترین آن چگونگی تلائم عقاید، ارزشها و احکام دینی با تحولات مورد اشاره باشد. بنابراین بحثهای مربوط به بازسازی اندیشه دینی و چگونگی کارآمد کردن دین در شرایط متفاوت با روزگار گذشته یکی از بحثهای محوری وی بوده و نقش موثری در شکلگیری جریانهایی که با عنوان «نوگرایی دینی» شناخته میشوند داشته است. در این مقاله به بررسی و نقد اصول نظریه وی در زمینه بازسازی اجتهاد در دین پرداخته شده است.</em>دانشگاه باقرالعلوم(ع) قمعلوم سیاسی1735-055710شماره سی و هفت - بهار 8620070421An introduction to modern political thoughtsدرآمدی بر شناخت اندیشه سیاسی جدید12514011910FAسیدرضاشاکریدکترای علوم سیاسی و عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی، فرهنگ و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهیJournal Article20061031Understanding modern political thought requires some prerequisites. The conceptual history of politics dates back to about 3000 years ago, i.e. to Greece where political thought was born. Gradually during historical periods, political thought transformed as a result of various developments. In the modern age, it was deeply influenced by new scientific methods. Understanding the relationship between cognition and politics and the logic of the traditions of political thought is possible by means of two principles: distinguishing the original from politics and considering the relationship between the old and the new.<em>شناخت اندیشه سیاسی جدید در گرو آماده کردن مقدمات و کسب شرایط بحث از این مقوله برای پژوهنده این حوزه است. تاریخ مفهومی سیاست به حدود سه هزار سال پیش، یعنی به یونان که به گونهای زادگاه اندیشه سیاسی است، باز میگردد. به تدریج و در طی دورههای تاریخی، سنت اندیشه سیاسی در پرتو تحولات، دگردیسی یافته است و اندیشه سیاسی در عصر جدید با پیدایش و مرجعیت روش علمی به مثابه عامل اثرگذار، عمیقاً از آن متأثر شده است. فهم نسبت میان شناخت و سیاست و درک منطق سنتهای اندیشه سیاسی با رعایت دو اصلِ شناخت اصیل از سیاست و توجه به نسبت میان قدیم و جدید امکانپذیر است.</em>دانشگاه باقرالعلوم(ع) قمعلوم سیاسی1735-055710شماره سی و هفت - بهار 8620070421The concept of prophet and its position in Avicenna’s political thoughtمفهوم نبی و جایگاه آن در فلسفه سیاسی ابنسینا14117011911FAطیبهمحمدیکیاکارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه مفید قمJournal Article20070411This paper concerns with the way the concept of <em>nabowwat</em> [prophethood] develops in Avicenna’s political thought with regard to his ideas about ontology, celestial system, anthropology, and innovative theses such as <em>Feyz</em> [benignity] and <em>Enayat</em> [favor]. Undoubtedly, in the history of the development of Islamic philosophy which starts with the accompaniment of Farabi’s <em>Hikmat</em> [wisdom] and <em>Shariat</em> and proceeds towards the priority of <em>Shariat</em>, Avicenna is considered as a great philosopher after Farabi. The priority of <em>Shariat</em> emerges with expressing the priority of revelational knowledge over rational knowledge hidden in the concept of prophet. Avicenna’s political philosophy is not to prove the concept of <em>nabowwat</em> because it is considered as a priori and essential matter after which human society will appear. In this intellectual system all Islamic and Avicennian philosophical theories are in the service of <em>nabowwat</em> and try to find a non-traditionist rational position for explaining the political position of <em>nabowwat</em> in the time of the crisis of Islamic caliphate.<em>این نوشتار، با توجه به نظریههای شیخالرئیس در مواضع مختلف از هستی شناسی و تأثیرات فکری و نظام کیهانی، انسانشناسی و نظریات بدیعی، هم چون فیض و عنایت، به چگونگی به کمال رسانیدن مفهوم نبوت در اندیشه سیاسی ابنسینا پرداخته است. </em> <br /><em>بدون شک در خط سیر فلسفه اسلامی که از همراهی حکمت و شریعت در آرای فارابی آغاز میشود و به سوی برتری شریعت پیش میرود، ابنسینا به منزلۀ فیلسوفی بزرگ پس از فارابی اهمیت بسزایی دارد و بیان کردن چگونگی بروز این برتری و این شریعت، امری ضروری است.</em> <br /><em>برتری شریعت با بیان برتری معرفت وحیانی بر معرفت عقلانی ظاهر میشود که در دل مبحث نبوت مطرح شده است. </em> <br /><em>فلسفۀ سیاسی ابنسینا، در صدد اثبات مفهوم نبوت نیست؛ چرا که نبوت، امری پیشینی و ضروری است که مدینه انسانی بعد از آن پدید خواهد آمد. </em> <br /><em>در این منظومۀ فکری منسجم، تمامی نظریات فلسفه اسلامی و سینایی در خدمت مفهوم نبوت مطرح میشود، و در صدد ساختن مسیری غیر نقلی و عقلانی در توضیح جایگاه یابی سیاسی نبوت در دوره بحران خلافت اسلامی است.</em>دانشگاه باقرالعلوم(ع) قمعلوم سیاسی1735-055710شماره سی و هفت - بهار 8620070421The political ideas of Agha Seyyed Ahmad Razavi known as Adib-e Pishavariافکار سیاسی آقا سید احمد رضوی مشهور به ادیب پیشاوری17118811912FAعصمتکیخادانشآموخته حوزه علمیه و کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم(ع).Journal Article20150223برخی برهههای زمانی دربردارندۀ تحولاتی اساسی و مهم در عرصۀ اندیشه و عمل هستند؛ به گونهای که ساختار جامعه براساس آن تحولات، دچار تحول میشود. عصر صفویه و سپس عصر انقلاب مشروطه را میتوان به عنوان درخشانترین ادوار تاریخ ایران نام برد. عصر صفویه به علت ارتقای شیعه دوازده امامی به دین رسمی و در واقع در آمیختن عملی ایران و تشیع در قالب مذهبی ـ ایرانی یکی از نقاط بارز در تاریخ سیاسی ـ مذهبی ایران است؛ عصری که نهاد دین توانست به منزلۀ یک نهاد مستقل، در کنار نهاد سیاست قرار بگیرد و علمای شیعه توانستند قدرت بلامنازع سلاطین را به چالش بکشند و از حقوق مردم در مقابل تعدّی شاهان دفاع کنند. به عبارتی میتوان گفت از این دوره به بعد علمای دینی و به طور مشخصتر نهاد دین، آگاهیبخش جامعه ایرانی در اعمال روزمره، تبادلات و ارتباطات اجتماعی و همچنین درباره عملکرد نهاد سیاست بودند.دانشگاه باقرالعلوم(ع) قمعلوم سیاسی1735-055710شماره سی و هفت - بهار 8620070421Contemplation on "Islam and Deliberative Democracy"تأملی در «اسلام و دموکراسی مشورتی»18920111913FAغلامرضاضابط پوردانش آموخته حوزه علمیه قم و دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم(ع)Journal Article20150223کتاب <em>اسلام و دموکراسی مشورتی</em> توسط حجهالاسلام والمسلمین دکتر میراحمدی به عنوان رساله دکتری نگارش، و توسط نشر نی در سال 1384 انتشار یافته است. از اینرو ابتدا به معرفی اجمالی کتاب پرداخته، سپس ملاحظاتی را تقدیم خواهیم کرد. اگرچه ملاحظاتی که در پی خواهد آمد، از ارزش کار نویسنده کم نخواهد کرد. <br />کتاب <em>اسلام و دموکراسی مشورتی</em> با این پرسش آغاز میشود که «عوامل همگرایی دو نظریه دموکراسی مشورتی و شوراکراسی اسلامی و ظهور قرائت اسلامی از دموکراسی مشورتی چیست؟» پاسخ و فرضیه ای که ارائه شد این است که «چرخش هرمنیوتیکی در فهم عقل و دین، همچنانکه موجب تحول نظریههای دموکراسی به دموکراسی مشورتی شده، موجبات تحول نظریههای شورا به شوراکراسی اسلامی را هم فراهم کرده است. در نتیجه، شرایط امکان برای ظهور قرائت اسلامی از دموکراسی مشورتی فراهم شده است.» <br />آزمون فرضیه مذکور در این کتاب، در قالب دو بخش و چهار فصل انجام گرفت. بخش نخست با عنوان «هرمنیوتیک و تحول در فهم عقل و دین در دنیای معاصر» عهدهدار مباحث نظری کتاب در جهت توضیح و تبیین چرخش هرمنیوتیکی فهم عقل و دین در دنیای معاصر به منزلۀ متغیر مستقل بود که در دو فصل تنظیم شده است.