2024-03-29T18:19:22Z
https://psq.bou.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=1379
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1378
2
سال دوم - شماره هفتم - زمستان 78
جایگاه مردم در سیاست
سیدمحمدرضا
شریعتمدار
امام خمینى(ره) شؤون پیامبر(ص) را در سه حوزه رسالت، سیاست و قضاوت مورد بحث قرار داده است.(1) به نظر حضرت امام هر یک از این حوزهها ویژگیهاى خاص خود را داراست. پیامبر(ص) در مسند رسالت، مبلّغ وحى الهى بود و در ابلاغ وحى اجازه دخل و تصرف نداشت. در مسند قضاوت بر اساس مدارک و شواهد معتبر به قضاوت مىنشست و به عنوان حاکم اسلامى، با توجه به ویژگیها و لوازم سیاست، بر جامعه مسلمین حکومت مىکرد. امام خمینى براى هر یک از این شؤون، اختصاصاتى را به عنوان نمونه ذکر کردهاند. مثلاً در حوزه سیاست به قاعده «لاضرر و لاضرار فى الاسلام» اشاره کردهاند که حضرت ختمى مرتبت(ص) این قاعده را با توجه به شأن سیاسى خود در جامعه اسلامى بیان فرموده و به عنوان حاکم اسلامى دستور دادهاند که افراد جامعه نباید به یکدیگر ضرر و زیان برسانند و یا یکدیگر را در تنگنا و مشقت قرار دهند.
1999
12
22
2
5
https://psq.bou.ac.ir/article_8707_e89f2a498dee5c6049f62e73a1035631.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1378
2
سال دوم - شماره هفتم - زمستان 78
دین و مشارکت سیاسى در گفت و گو با:آیت الله محمد مؤمن
آنچه در ذیل مىآید؛ حاصل گفت و گوى فصلنامه علوم سیاسى با آیتالله محمد مؤمن از استادان برجسته حوزه علمیه قم مىباشد که علاوه بر عضویت در شوراى نگهبان، در زمینه فقه و اصول و مباحث سیاسى اسلام نیز به تدریس و تحقیق اشتغال دارند. این گفت و گو در زمینه جایگاه مردم در نظام سیاسى اسلام انجام شده و دیدگاههاى وى را در اینباره طرح مىکند.
1999
12
22
6
21
https://psq.bou.ac.ir/article_8708_f24a731e87b1d4d6027ea264f94bf508.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1378
2
سال دوم - شماره هفتم - زمستان 78
علم مدنى در دیدگاه فارابى
علیرضا
صدرا
در دیدگاه فارابى، علم مدنى یا علم سیاست به معناى اعم، مبین تحقیق در مورد چیستى این علم و متعلق موضوع آن بوده، همچنین شامل جایگاه علم مدنى در نظام علمى موردنظر وى مىباشد. همینطور، در برگیرنده تفحص در مورد اهم ویژگیهاى علم مدنى از این نظر است. بنابراین، علم مدنى از دیدگاه فارابى، طى سه بخش به ترتیب زیر مورد بررسى قرار خواهد گرفت: 1ـ تقسیمبندى علوم و نظام علمى فارابى که در آن، به نظریه فارابى در تقسیمات علوم و سلسله مراتب آنها و نظام علمى مورد نظر وى پرداخته مىشود. 2ـ جایگاه و ویژگیهاى علم مدنى در نظام علمى فارابى که در آن، به مرتبه یا جایگاه علم مدنى در نظام سلسله مراتبى علوم در نظریه فارابى مىپردازیم. 3ـ موضوع علم مدنى از دیدگاه فارابى، که از نظر وى، عبارت است از: علم شناخت و بررسى مدینه، اجتماع مدنى و سیاست مدنى یا علم ساماندهى مدینه و راهبرد آن.
1999
12
22
22
75
https://psq.bou.ac.ir/article_8709_1f6f54f965ecb62b8cd7275ac7e55f9d.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1378
2
سال دوم - شماره هفتم - زمستان 78
مشکلات نظرى طرح آزادى در اندیشه اسلامى
داود
فیرحی
مقاله حاضر، برخى مشکلات طرح آزادى در تفکّر اسلامى را مورد ارزیابى قرار مىدهد. نگاه مؤمنانه به آزادى، یکى از مهمترین عناصر تفکرى است که بنیاد ارزشى و مبانى مذهبى «نظام جمهورى اسلامى ایران» را تشکیل مىدهد.(1) اما رهیافت اسلامى به آزادى، در شرایطى که جمهورى اسلامى ما ـ بنا به ضرورت تاریخى ـ بر میراث کهنى از سنّت اقتدار در اندیشه و عمل تکیه دارد، مشکلات دوگانهاى دارد:
1 ـ نخست آنکه، الهیات اسلامى، با توجّه به جامه اقتدار گرایانهاى که بویژه در حکمت عملى و زندگى سیاسى پوشیده بود، قرنها است که بسیارى از نصوص دینى ناظر به آزادى، عقلانیّت و مسؤولیت فردى را به حاشیه رانده و مورد غفلت قرار داده است. در چنین شرایطى، هر گونه تلاش براى تفسیرى روشن از مفهوم آزادى در نصوص دینى، به این لحاظ که مسبوق بر نظریات و تأمّلات پیشین نبوده و به تعبیر ابن خلدون، سندى مستمر در تحقیقات عالمانه ندارد، با مشکلات، سردرگمىها و شرمسارىهایى مواجه مىشود.
2 ـ ثانیا، حضور همین سنّت اقتدارگرایانه در الهیات اسلامى، با توجّه به مجموعهاى از پیش فرضها، نظریهها و سلیقه هایى که تولید مىکند، مانع از آن مىشود که آزادى، در «مرکز معنا» و کاوشهاى دین شناسانه در باب سیاست قرار گرفته و گامى مؤثر در تأسیس یا بسط نظریهاى درباره الهیات آزاد منش، فردگرا و مردم سالار شروع شود. بر عکس، سنّت اقتدارى با توجه به انرژى نهفتهاى که دارد، ممکن است ابزار نیروهاى سیاسى خاصّى قرار گیرد.
1999
12
22
76
90
https://psq.bou.ac.ir/article_8710_61031453da34507db088bb1968eadac6.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1378
2
سال دوم - شماره هفتم - زمستان 78
تفکر سیاسى در قرآن
نجف
لک زایی
قرآن کریم صد و چهارده سوره دارد. طبق آمارى که از روایات ترتیب نزول سورهها به دست آمده است، هشتاد و شش سوره مکى و بیست و هشت سوره مدنى است. در اینکه به چه سورهاى مکى و به چه سورهاى مدنى گفته مىشود، اختلاف نظر است. معیار زمان، معیار مکان، معیار خطاب و محتوا و معیار سماع و نص، از جمله معیارهایى است که توسط پژوهشگران علوم قرآنى مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. در این مکتوب معیار زمان مورد پذیرش قرار گرفته است؛ یعنى آیاتى که قبل از هجرت پیامبر(ص) به مدینه نازل شده است، مکى و آیات نازل شده پس از هجرت، مدنى است.
پرسشهاى مختلفى درباره سیاست و جایگاه آن در قرآن وجود دارد. پرسشهایى از قبیل:
آیا به مسایل مربوط به زندگى سیاسى در قرآن توجه شدهاست؟ مباحثى از قبیل دولت، قدرت، حاکمیت، سلطه، آزادى، عدالت، مشروعیت، مشارکت، مشورت، بیعت، نظارت بر قدرت سیاسى، تمرکز و یا توزیع قدرت سیاسى، روابط بین دولتها و ملتها، حقوق عمومى، معاهدات، جنگ و صلح و سایر مفاهیم و قضایاى سیاسى از چه جایگاهى در قرآن بر خوردار است؟ بر فرض پرداختن قرآن به مفاهیم و قضایاى سیاسى، چه بخشهایى از قرآن بیشتر به مسایل سیاسى پرداخته است؟ آیات و سورههاى مکى یا مدنى؟ آیا ادعاى برخى از مستشرقین مبنى بر این که آیات مکى، آیات غیر سیاسى است و پیامبر اسلام(ص) در مکه به سیاست توجه نداشته است و تنها در آیات مدنى است که به سیاست توجه شده است و این هم به خاطر مقتضیات زمانى است که شرایط جدیدى را براى پیامبر(ص) به وجود آورد، ادعایى معتبر است؟ براى پاسخگویى به پرسشهاى مذکور و نیز ارائه گزارش از مکتوباتى که به موضوع «سیاست در قرآن» پرداختهاند، مباحث این یاد داشت آمده است.
1999
12
22
91
108
https://psq.bou.ac.ir/article_8711_6d8c0ad0f3d12b6e23a2385fd783a74d.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1378
2
سال دوم - شماره هفتم - زمستان 78
پروژه الجابرى در نقد تفکر عربى معاصر
سید احمد
موثقی
آیا هیچ گونه راه حلى براى مسائل رو به تزاید، فراروى عقل عربى وجود دارد؟ تفکر عربى مدرن چگونه مىتواند از بحران فکرى آشکارا حاد و مزمن، که خود را گرفتار آن مىیابد، رهایى پیدا کند؟ جابرى پیشنهاد مىکند که بحرانى چنین عمیق و وسیع، راه حلهایى رادیکال مىطلبد؛ یعنى تاریخ فکرى عرب باید بازنویسى شده، و ذهن و فکر عربى باید بربنیان جدیدى، تجدید سازمان یابد. تجدید ساختار فکر عربى و آگاهى عربى به این معنا نیست که آگاهى معاصر، با مدلهاى تاریخى وام گرفته از گذشته جایگزین گردد؛ بلکه معناى آن، این است که فرهنگ عربى باید دوباره تنظیم و طراحى شود تا نخست، آگاهى معاصر را از اقتدار و حجیّت گذشته آزاد ساخته و ثانیا، تضمین نماید که فرهنگ عربى، موجب تفکر نوآورانه ـ که، مشخصه تفکر مدرن است ـ مى گردد. علاوه بر این، تاریخ عرب باید به شیوهاى بازنویسى شود که عرب مدرن بتواند
تاریخش را به عنوان یک تکامل، یک سلسله از لحظات و مقاطع تاریخى که در آن، آخرین لحظه و مقطع، جایگزین و تجسم همه لحظات و مقاطع قبلى بشود، بخواند. به عبارت دیگر، اگر تاریخ عرب را بتوان توسط اعراب معاصر قرائت نمود، همان طور که تاریخ اروپا توسط اروپایى هاى معاصر قرائت شده است، آن هم به مثابه «شدنِ» (صیرورت) زمان حاضر، آنگاه، هیچ عرب مدرنى جرأت نمىکند دعوت کننده به احیاى دورههاى گذشته باشد، همان طور که هیچ اروپایى امروزه از چنین امکان پذیرىاى استقبال نمى کند.
1999
12
22
109
120
https://psq.bou.ac.ir/article_8712_e1611db69028410c30b7899412162559.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1378
2
سال دوم - شماره هفتم - زمستان 78
در آمدى برمبانى مشروعیت «حق رأى»
غلامحسن
مقیمی
اسلام با پذیرش حق رأى و دخالت بشر در سرنوشت و مقدرات سیاسى خود، الگوى جدیدى از یک نظم سیاسى را ارائه مىدهد؛ الگویى که علىرغم تصور خیلىها مبتنى برعقل فطرى و آراى مردم است. امّا این عقل مردم به گونهاى نیست که در تعارض با شرع باشد. شاید بتوان گفت؛ موارد تعارض، به نسبت توافق، به اندازهاى است که جاى نگرانى نمىباشد؛ چرا که شریعت چیزى جز احکام و مقررات مطابق با فطرت بشرى نیست.
بنابراین، حاکمیت سیاسى و مشروعیت سیاسى در اسلام اگر چه در بادى امر، دو مفهومى (شریعت یا دینى و حقانیت یا عرفى) است؛ امّا باید توجه داشت که حقانیت یا عرفیات با توجه به مبانى و آموزههاى شریعت، در متن دین قرار دارد و این دو از هم جدا و منفک نیستند. در نتیجه، تعارضى بین خواست و اراده مردم با مشیّت خداوند نیست؛ بلکه عمدتا این ذهن ما است که به واسطه عدم شناخت موضوعات سیاسى و احکام اسلامى، دچار پارادوکس مىشود.
با این بیان، موضوع «حق راى» اوّلاً و بالذات از مقوله فرادینى است. و شریعت ثانیا و بالعرض مفسّر و تبیین کننده آن است. بنابر این، حکم دین در اینباره تأسیسى نیست؛ بلکه امضاى سیره عقلا و حکم عقل در زمینه شیوه حکومت دارى است همان طور که شارع مقدس شیوه عقلا در مورد خرید و فروش را استمرار بخشیده، شیوه حکومتِانتخابیه را نیز به وسیله اصول نقلىِذکر شده امضا نموده است.
1999
12
22
121
147
https://psq.bou.ac.ir/article_8713_58b637ed7655be29fb849df8317c163f.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1378
2
سال دوم - شماره هفتم - زمستان 78
محدودیتهاى سکولاریسم
جان
کین
پرسشى بى پروا: آیا ممکن است آرمان مردم گرایانه سکولاریسم، اعتقادى به ظاهر بدیهى باشد که کثرت گرایى آزاداندیشانه دموکراسى را آن گونه که اکنون تجربهاش مى کنیم، تهدید کند؟ پاسخى احتمالى: این شک به سکولاریسم را به یارى این واقعیت مى توان توجیه کرد که اغلب سکولاریستها، سکولاریسم را بدون تفکر تقدیس مى کنند. شعار «بى سکولاریسم، دموکراسى ناممکن» از نظرشان شعارى مقدس
است. سکولاریستها گمان مىکنند در طول چند نسل گذشته، اوهام دینى به تدریج از میان رفتهاند و این باعث بسى خوشبختى است؛ چرا که جداسازى احساسات دینى از حوزه هایى چون: حقوق، حکومت، سیاست حزبى، و آموزش و پرورش ـ جدایى کلیسا از دولت ـ مردم را از تعصبات نامعقول رها نیده و موجب ارتقاى تحمل و بردبارى روشنفکرانه مى شود، که این خود، جزء تفکیک ناپذیر دموکراسى کثرت گرا است. به علاوه، سکولاریستها مى پندارند خلاء ناشى از رخت بربستن خدا از زمین را مىتوان با اعتقاد به اینکه جدایى کلیسا از دولت و تحدید باورهاى دینى به محیط هاى خصوصى جایگزینى براى خدایند، پرکرد. جست و جوى نوین براى معناى فردى و رستگارى را مىتوان در قالب «دین ناپیدا»ى «بیان خود» و «تحقق خود» ریخت (توماس لوکمن). سکولاریستها مىگویند تمایلات دین زدایانه [secularsing]در واقع به تدریج جزء مسلمات زندگى نوین شده و مردم را قادر مىسازد تا بتوانند در هر کجا زندگىاى کم تعصبتر و عاقلانهتر را پى ریزى کنند. همچنین، این گرایشهاى دین زدایانه، مردم را یارى مىدهد تا با دنیاى عارى از دیندارى سازگار گردند و به آنها اطمینان مى دهد که مىتوانند در رویارویى با تجربیات زمینى، آزادانه زندگى کنند.
1999
12
22
148
163
https://psq.bou.ac.ir/article_8714_84582c94517a3d640624041ab9977c14.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1378
2
سال دوم - شماره هفتم - زمستان 78
تفکرات نظرى پیرامون تنزل جایگاه زنـان در جوامع اسلامـى
کریم
خان محمدی
در این مقاله تحت عنوان سه نظریه فرهنگى، سیستمى و ساختارى، به دلایل تنزل جایگاه زنان، در جوامع اسلامى، پرداختیم. اگر چه هر کدام از نظریهها، گوشههایى از واقعیت را نشان مىدهد؛ ولى نگارنده، نظریه ساختارى را ترجیح مىدهد؛ زیرا از اعتبار بیشترى برخوردار است و ارائه کننده قانون کلى است. یعنى در هر جامعهاى که به بلیه استبداد گرفتار شود، جایگاه زن تنزل خواهد نمود و جوامع اسلامى از این قاعده مستثنى نیستند.
1999
12
22
164
185
https://psq.bou.ac.ir/article_8715_7c8c7e2a17f931ab54cbaf408daac85e.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1378
2
سال دوم - شماره هفتم - زمستان 78
ضرورت حکومت و انواع آن از دیدگاه فیض کاشانى
علی
خالقی
فیض کاشانى به تبع دیگر حکماى اسلامى، انسان را محتاج به زندگى اجتماعى و تعاون و تمدن مىداند و معتقد است که انسان به صورت فردى قادر به ادامه حیات نبوده و به تنهایى نمىتواند تدبیر امورات مختلف خود را متوّلى گردد. به عبارت دیگر، انسان بسیارى از حاجات خود را بدون معاونت و همکارى همنوعانش، نمىتواند بر طرف سازد. علاوه بر اینکه انسان براى برطرف ساختن نیازهاى مادى خود ـ که فیض آنها را نیازهاى «عارضه نفع عاجل و لذت زایل» مىخواند ـ به زندگى اجتماعى نیازمند است، براى برطرف ساختن نیازهاى معنوى خود نیز ـ که فیض از آنها به «ارتباط روحانى و اتحاد جانى» یاد مىکند ـ به زندگى جمعى علاقهمند مىباشد. آنچنان که فیض بیان داشته است، در حقیقت، کمال انسان نیز در همین زندگى اجتماعى نهفته است؛ چرا که به تعبیر او، کمال هر چیزى در ظهور خاصیت آن مىباشد و چون انس طبیعى از خواص انسان است، پس کمال او نیز در اظهار این خاصیت با ابناى نوع خود است. و این خاصیت در انسان مبدأ نوعى محبت که به مقتضاى تألیف و تمدن است که در نزد عقل و شرع، هر دو مستحسن است.
1999
12
22
186
201
https://psq.bou.ac.ir/article_8716_ee33bbb9510f26daa4b58bd6107be67b.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1378
2
سال دوم - شماره هفتم - زمستان 78
روش شناسى در حوزه اندیشه سیاسى در گفت وگو با دکتر عباس منوچهرى
آنچه فرا روى شماست گفتوگویى است با دکتر عباس منوچهرى، در باره «روششناسى در حوزه اندیشه سیاسى» که در «واحد اندیشه سیاسى» دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم انجام گرفته است.
1999
12
22
202
221
https://psq.bou.ac.ir/article_8717_6e9b3b8c499760862a35e27b1260630b.pdf