2024-03-28T13:04:11Z
https://psq.bou.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=1380
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1379
2
سال دوم - شماره هشتم - بهار 79
ضرورت مفهوم سازى مشارکت سیاسى در جمهورى اسلامى
سیدرحیم
ابوالحسنی
نظام سیاسى جمهورى اسلامى بر دو پایه جمهوریت و اسلامیت بنا نهاده شد و این دو اصل، زمانى تحقق مىیابد که مشارکتى سیاسى اسلامى در جامعه نهادینه شود. اما با توجه به تاریخچه طولانى نظام خود کامه سنتى و عدم مشارکت سیاسى در جامعه و نوپایى آن در جامعه اسلامى، نیاز و مسأله فورى، آن است که اندیشمندان این مرز و بوم به بررسىهاى مختلف در این زمینه بپردازند و فرهنگ سیاسى مشارکت جویانه را در جامعه بگسترانند و نهادهاى مشارکت سیاسى را در جامعه ایجاد نمایند.
2000
04
20
2
4
https://psq.bou.ac.ir/article_8720_9fbed765a6555f99a6860ec26f622beb.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1379
2
سال دوم - شماره هشتم - بهار 79
دین و مشارکت سیاسى در گفت و گو با: آیت الله سید حسن طاهرى خرم آبادى
آنچه در ذیل مىآید؛ حاصل گفت و گوى فصلنامه علوم سیاسى با آیتالله طاهرى خرمآبادى از استادان برجسته حوزه علمیه قم مىباشد که علاوه بر عضویت در شوراى نگهبان، در زمینه فقه و اصول و مباحث سیاسى اسلام نیز به تدریس و تحقیق اشتغال دارند. این گفت و گو در زمینه جایگاه مردم در نظام سیاسى اسلام انجام شده و دیدگاههاى وى را در اینباره طرح مىکند.
2000
04
20
5
17
https://psq.bou.ac.ir/article_8721_d2a20eb6bcd480d1c80b1144f1415f89.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1379
2
سال دوم - شماره هشتم - بهار 79
ارکان علم مدنى در دیدگاه فارابى
علی رضا
صدرا
«علم مدنى»، به معناى اعم، در نظریه سیاسى حکیم ابونصر فارابى، عبارت است از: شناخت پدیده مدنى. شناخت نیز شامل شناخت علمى سیاسى و فلسفى سیاسى تا معرفتشناسى سیاسى و حتى منطق و روششناسى سیاسى بوده؛ کما این که پدیده سیاسى نیز شامل: اجتماعى مدنى، مدینه و سیاست مدنى خواه در حد کوچک یا شهرى و ملى و نیز در حد میانى یا امت و سرانجام در برد جهانى و در سطح بزرگ مىباشد. انسان مدنى به عنوان جزء اجتماع مدنى و مدینه و عنصر اصلى تشکیل دهنده آن و گروههاى مدنى از قبیل: خانواده و منزل و اصناف مدنى و محلات، تحت عنوان جماعتهاى ناقصه، موارد یا بخشهایى از اجتماع مدنى و مدینه محسوب مىگردند.
2000
04
20
18
48
https://psq.bou.ac.ir/article_8722_34690306a072abd82c424ab2ee7ee4f3.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1379
2
سال دوم - شماره هشتم - بهار 79
رسانه ها و تحول فرهنگ سیاسى در خاورمیانه
داود
فیرحی
نوشته حاضر به ارزیابى نقش جهانىتر شدن ارتباطات جمعى بر تحوّل فرهنگ سیاسى در خاورمیانه جدید مىپردازد. کوشش شده است نقش دوگانه رسانه هاى غربى و به تبع آنها، رسانه هاى منطقه را در توانمندى یا تضعیف اقتدار دولتهاى خاورمیانه بررسى نماید. در این پژوهش، تاثیر رسانه هاى غربى و ملّى در سه مقوله اساسى؛ 1 ـ معمّاى اقتدار؛ 2 ـ وضعیت جامعه مدنى و 3 ـ گرایشات اساسى در اصلاحات سیاسى منطقه، مورد توجه قرار گرفته است. ادعاى مقاله حاضر، این است که رسانه ها به رغم اجماع آفرینى در فرهنگ سیاسى ملّى که اقتدار دولتها را تقویت مىکنند، به طرق متعددى موجبات چند پارگى فرهنگ سیاسى و تضعیف اقتدار سنتى را فراهم مىکنند. نمود این تأثیر دو گانه را در افت و خیزها و وضعیت ناآرام جامعه مدنى، و نیز تعارضات قابل توجّه در سمت و سوى اصلاحات فکرى / سیاسى کشورهاى اسلامى منطقه مىتوان مشاهده نمود؛ معمّاى لاینحلّى که در نفى و اثبات، و طرد و قبول ممتد وجوهى از اقتدارگرایى و جمهورى خواهى در خاورمیانه جدید نهفته است.
2000
04
20
49
72
https://psq.bou.ac.ir/article_8723_463d5898f52118c039c371dac571d62a.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1379
2
سال دوم - شماره هشتم - بهار 79
مبانى فقهى مشارکت سیاسى
سیدعبدالقیوم
سجادی
مشارکت سیاسى به لحاظ مفهومى، یک پدیده جدید و مختص به دولتهاى مدرن است؛ هر چند به لحاظ مصداقى، نمودهایى از آن را مىتوان در نظامهاى کهن گذشته نیز شناسایى کرد.(1) تعاریف مختلف مشارکت سیاست بیان گر عدم اجماع نظر در مورد تعریف، شاخصها و مؤلفههاى این پدیده است. در حالى که برخى از پژوهش گران، این مفهوم را در دایره رقابت و نفوذ، محدود مى نمایند، عدهاى آن را فراتر از نهادهاى رسمى دولت بیان مىکنند. در مجموع مى توان گفت؛ مشارکت سیاسى، مجموعهاى از فعالیتها و اعمال شهروندان براى اعمال نفوذ بر حکومت یا حمایت از نظام سیاسى است. در این تعریف، جهت گیرى مشارکت سیاسى، هر دو سوى رقابت و حمایت را در بر مىگیرد. برخى از پژوهش گران علوم سیاسى، مشارکت سیاسى را به دو قسم فعال و منفعل تقسیم کرده اند؛ اما از آن جایى که مشارکت عمدتا در قالب رقابت و نفوذ ظهور مىیابد، تمرکز عمده روى مشارکت فعال مى باشد.
2000
04
20
73
89
https://psq.bou.ac.ir/article_8724_6aa028603fd351e1da8d4d8dee0c801e.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1379
2
سال دوم - شماره هشتم - بهار 79
مبانى کلامى آزادى سیاسى در اندیشه هاى شیعه و معتزله با تأکید بر اندیشه هاى امام خمینى و قاضى عبد الجبار
محمود
شفیعی
تفکر شیعه و معتزله با تکیه بر حسن و قبح عقلى مى توانند در یک جامعه سیاسى دینى، منجر به آزادى سیاسى معنوى شهروندان گردند. برخلاف اندیشه اشاعره، اخباریه و همه جبرگرایان بالطبع باید احکام صادره از حاکمان جامعه را به عنوان اخلاق اجتماعى لازم الاتباع بپذیرند. در اندیشه عقل گراى شیعه، حاکمان نیز مجبورند آنچه را که انسانهاى عاقل بدان حکم کرده اند، گردن نهند. بالاخص با لحاظ اندیشه اعتزالى جبارى، شهروندان به صورت فعال مىتوانند در شکل گیرى اخلاق سیاسى اجتماعى دخالت نمایند. آنها مىتوانند مسؤولان سیاسى خود را در صورتى که برخلاف ارزشهاى مشترک پذیرفته شده رفتار نمایند، مورد اعتراض و نقد قرار دهند.
بنابراین، قرائت معتزله جبارى از عقل عملى، بیشتر از قرائت شیعى، زمینه ساز آزادى سیاسى / معنوى در جامعه مىباشد. دلیل آن، این است که در وهله اول، قرائت ایشان، عقل را همگانى دانسته و بهره بردارى از عقل را با قیدهاى ویژه از دسترسى همه انسانهاى عاقل ـ آن طور که در تفکر شیعى تصویر شد ـ دورنبرده است.
قبلاً اثبات شد که مدرکات عقلى با قرائت معتزلى از آن، حکم نیز مىباشد. انسانهاى عاقل با تکیه بر عقلهاى خود بعد از درک حسن یک کار یا قبح آن، دیگر منتظر استنباط حکم دیگرى از شارع نخواهد بود؛ بلکه حسن، همان واجب بودن و قبح، همان حرام بودن مىباشد. قاضى عبدالجبار حتى در شرعیات مىگفت: «حسن، از وجوب در واجبات شرعى جدا نیست و لذا نماز قبل از وقت نه حسن دارد و نه وجوب... و لذا فرقى ندارد که با لفظ حسن یا به لفظ وجوب، از احکام یاد کرد»
2000
04
20
90
129
https://psq.bou.ac.ir/article_8725_966a01124108be43cc7cef47e1425fc0.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1379
2
سال دوم - شماره هشتم - بهار 79
بازسازى اسلامى حقوق بشر
محمد
لگنهاوزن
واژه «حق» به معناى جدید «حقوق انسان»، «حقوق مصرف کننده» و حتى «حقوق حیوانات» که روزنامه هاى ما را پر کرده است، در قرآن یافت نم ىشود. معناى «حق» در منابع اسلامى ـ قرآن و احادیث، ـ ناشى از تکلیف شخص است و یا به خاطر نظم موزون و داراى سلسله مراتب جهان، شایسته انسان است. «حقى» که در آیه بالا ذکر شده: «حق خداست که از او پروا کنند» و «حقى» که در رساله منسوب به امام سجاد علیه السلام،
رسالة الحقوق، به کار رفته است، به همین معنا مى باشد:
اَکبرُ حُقوقِ اللّهِ علیکَ ما اَوْحَیهُ لِنَفْسِهِ تَبارکَ وَ تعالى مِن حَقّه الَّذى هُوَ اصلُ الحقوقِ و منهُ تفرّعَ. ثُمّ اَوْحیه علیکَ لِنَفْسِکَ مِنْ قرنک الى قدمک على اختلافِ جَوارحک. فَجعلَ لِبَصرک علیک حقّا و لِسَمعکَ علیک حقا و لِلسانکَ علیک حقا و لِیدکَ علیک حقا و لِرجلکَ علیکَ حقّا و لِبَطنِکَ علیک حقّا و لِفرجکَ علیک حقا. فهذِهِ، الجوارحُ السّبعُ الّتى بِها تَکونُ الافعالُ.
ثُمّ جعَلَ عَزَّ و جلَّ لافعالِکَ علیک حقوقا فجعلَ لصلاتک علیک حقا و لِصومکَ علیک حقا و لِصدقتکَ علیک حقا و لِهدیکَ علیک حقا و لافعالِکَ علیک حقا.
ثُمَّ تخرجُ الحقوقُ مِنک الى غیرِک مِن ذوى الحقوقِ الواجبةِ علیک. و اَوْحیُها علیکَ حقوقُ ائمتکَ، ثم حقوق رعیّتک، ثم حقوقُ رحمِکَ.
یکى از چالشهاى اصلى که دنیاى جدید غرب براى جهان اسلام پیش آورده، مربوط به موضوع حقوق به ویژه حقوق بشر است؛ در این مقاله من مى خواهم این چالش را بررسى کنم و نشان بدهم که وجهه مذهبى اسلام چگونه مى تواند به آن پاسخ دهد.
2000
04
20
130
152
https://psq.bou.ac.ir/article_8726_5a8724a9e29389d87f4abf0a758207b0.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1379
2
سال دوم - شماره هشتم - بهار 79
تأثیر فرهنگ سیاسى ایرانیان بر سیاست خارجى
علیرضا
زهیری
فرهنگ سیاسى ایرانیان به دلیل تغذیه از منابع مختلف که گاه در تعارض با یکدیگرند، بررسى هاى فرهنگى در باره رفتار سیاسى را دچار مشکل ساخته است. در عین حال، این واقعیت که ایرانیان نسبت به حاکم و حکومت مشروع و روابط جامعه اسلامى با بیگانگان، چگونه مى اندیشند، منجر به ظهور دانش سیاسى آنان مىگردد و ریشه طرح این پرسشها و منابع پاسخ به آنها را باید در فرهنگ سیاسى جست و جو کرد.
در میان آنچه که در باره فرهنگ سیاسى ایرانیان سخن رانده شد، دو عنصر، بیشترین نقش را در سیاست خارجى جمهورى اسلامى ایران ایفا نمودند. یکى، ارزشها و سنتهاى دینى با تکیه بر اندیشه شیعى و دیگرى فرهنگ سیاسى تابعیت.
درباره نقش تعیین کننده ارزشهاى شیعى در سیاست خارجى، به روشنى در منابع رسمى و نیز در محافل آکادمیک، سخن به میان آمده است. گاهى چنان بى پروا این ارزشها را براى جهانیان عرضه داشتهایم که آنان را دچار سوء ظن ساخته و البته تبلیغات توهمآمیز غربىها نیز آن را تشدید ساخته است. حال آن که در دورههاى بعد، با تمسک به مفهوم «مصلحت» و «وسع» که در شریعت اسلام آمده است، بسیارى از موارد تزاحم میان اصول سیاست خارجى و وظایف دولت اسلامى حل گردید.
امّا عنصر تابعیت در فرهنگ سیاسى ایرانیان، منشأ بسیارى از تحرکات سیاسى آنان است. اگرچه برخى نگرشها و ایدئولوژىهاى افراد به عنوان واسطى متغیر در شکل گیرى ذهنیت مردم نسبت به نوع رابطه با بیگانگان است و از طرق مختلف برفرآیند تصمیم گیرى تأثیر مى گذارد؛ امّا به نظر مى رسد که در تصمیمات سیاست خارجى، نقش اصلى را رهبران ایفا نموده و بیشتر، آنان به این موضوع علاقه مند مى باشند. افراد جامعه نیز به موضوعات مورد توجه نخبگان سیاسى علاقه نشان داده و از خود واکنش نشان مى دهند. البته اعتماد و گرایش مردم مسلمان به رهبران دینى، عامل قدرتمندى براى این واکنش است.
البته دو نکته را نمى توان از نظر دور داشت؛ اوّل، بر جسته کردن تأثیر فرهنگ سیاسى تابعیت، که بنابر تجربه تاریخى، در دورههاى طولانى تاریخ ایران قابل بازیابى است، به معناى نادیده انگاشتن تأثیر سایر مؤلفههاى فرهنگى سیاسى در سیاست خارجى نمىباشد. دوم، در برهههاى کوتاهى از تاریخ معاصر مانند: دوران نهضت مشروطیت، فضاى باز سیاسى دهه 20 و مبارزات نهضت ملى، سالهاى بین 1339 تا 1341 و سرانجام آغاز دوران توفنده انقلاب، مردم ایران مشارکت فعال سیاسى را تجربه کردند. هرچند پیروزى انقلاب اسلامى به شکل گیرى یک فرهنگ تألیفى و به عبارت دیگر، فرهنگ سیاسى تبعى / مشارکتى یارى رساند؛ امّا وجه مشارکتى آن، تأثیر کمترى بر سیاستگذارى خارجى داشته است و اغلب مردم، درباره اهداف سیاست خارجى، براساس خواست نخبگان از خود واکنش نشان مى دهند. به طور کلى مى توان گفت که مشارکت سیاسى در جمهورى اسلامى ایران، از مشارکت مبتنى بر «بسیج تودهاى» آغاز شده است و در شرایط کنونى، شکل این نوع مشارکت در حال دگرگونى است. در طى زمانى که مردم بر اساس مدل«بسیج تودهاى» از خود تحرک نشان مىدادند، فرهنگ سیاسى تبعى در بین آنان غلبه داشته و به تدریج جنبه «مدنى» و «فعالانه» به خود مىگیرد. جامعه ایرانى در سالهاى اخیر شاهد تجربه تازهاى از شکل گیرى فرهنگ سیاسى مشارکتى بوده است.
2000
04
20
152
177
https://psq.bou.ac.ir/article_8727_cbab22eb66f3927dca7f4c703b054280.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1379
2
سال دوم - شماره هشتم - بهار 79
جایگاه اعتماد میان حاکمان و مردم در فرایند توسعـه سیاسـى از دیدگاه امام على(ع)
علی
خالقی
توسعه سیاسى از جمله موضوعاتى است که از ابعاد مختلفى مورد بررسى قرار گرفته است. صرف نظر از مباحثى که درباره ضرورت توسعه سیاسى و تقدم یا تأخر آن بر توسعه اقتصادى صورت گرفته، عوامل مختلفى را مىتوان در جهت دست یافتن به توسعه سیاسى در جوامع اسلامى مورد ارزیابى قرار داد. در نوشته حاضر با استفاده از دیدگاههاى امام على(ع) در نهج البلاغه، «برقرارى اعتماد میان حاکمان و مردم» را به عنوان یک عامل مهم در جهت دست یافتن به توسعه سیاسى مورد بررسى قرار داده ایم. توسعه سیاسى بیش از هر چیز، به امنیت و آرامش در حوزه سیاسى نیازمند است و چنین امنیت و آرامشى تنها در سایه برقرارى اعتماد میان حاکمان و مردم حاصل مىشود. بنابر این، باید راه کارهایى را بجوئیم که به ایجاد اعتماد میان آنها بی انجامد.
2000
04
20
178
190
https://psq.bou.ac.ir/article_8728_5b18133285be67dc10c05f3f39df1090.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1379
2
سال دوم - شماره هشتم - بهار 79
مشارکت در فلسفه سیاسى مسکویه
محسن
مهاجرنیا
مشارکت به معناى(Participation ) از جمله مفاهیمى است که رویکردهاى مختلفى آن را مورد کنکاش قرار دادهاند. در شایعترین رهیافت نظرى که بر مبناى الگوى خاصى از رفتار سیاسى شهروندان ارائه شده است، مشارکت به سه نوع فعال، منفعل و خنثى تقسیم گردیده است. صرف نظر از این که بر اساس ایده واقع گرایى، تقسیم قابل قبولى است؛ اما هم به مبانى و پیش فرضها و هم به الگوى رفتارى و هم به انحصار موارد آن، ایراداتى وارد است که در جاى خود قابل طرح مى باشد. آنچه در این مختصر عرضه مى شود، رویکرد تازهاى است که با عنوان «مدل مشارکت تعاونى» قابل نام گذارى است. چون این مدل با مدلهاى غربى مشارکت تفاوت زیادى از جهت مبانى و اصول فلسفى، اهداف و کار ویژهها دارد، از این رو، هر گونه داورى، مسبوق به عدم پیش داورى بر اساس یافته هاى اندیشه غربى است.
2000
04
20
191
201
https://psq.bou.ac.ir/article_8729_9e04548a3abb9646c2cac09d4e7a4c16.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1379
2
سال دوم - شماره هشتم - بهار 79
شورا و دموکراسى در اندیشه اسلامى معاصر
حیدر
ابراهیم علی
بنابر آنچه گفته آمد، سخن گفتن از موضع واحدى درباره مسأله دموکراسى که بین همه حرکتهاى سیاسى اسلامى معاصر مشترک باشد، بسیار دشوار است. مواضع، بسیار متعدد است و گاه به حد تناقض و تضاد مىرسد؛ زیرا گفتمان دموکراسى و تکثر و حقوق بشر به تازگى در عرصه فکرى عربى / اسلامى، راه یافته است. واکنشهاى مثبتى را مىبینم که با تحولات و تغییرات سریع در جهان تعامل برقرار مىکند و به جهانى شدن نزدیک مىشود. این تحولات، وجه دیگرى هم دارد و آن، افزایش انتظارات و توقعات است و در پى آن، جنبشهاى اسلامى سیاسى خود را به عنوان فرشته نجات مطرح نموده و هیچگاه در موضع رد و انکار قرار نمىگیرند. نظریه پردازان اسلامى در هر وضعیتى که هستند، با مقایسه نظریات خویش با وضع موجود از برترى الگوى اسلام سخن مىگویند. مثلاً محمد غزالى مىگوید؛ لطیفترین دستاوردهاى غرب در تمدن انسانى یا روش حکومتىاش، از آنچه که خلافت راشده در بیش از 14 قرن پیش تحقق بخشیدهاند، فراتر و برتر نیست.
2000
04
20
202
228
https://psq.bou.ac.ir/article_8730_883a305b4cd848f81a797d54c1757c1e.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1379
2
سال دوم - شماره هشتم - بهار 79
روش شناسى اسلامى در علم سیاست
عبدالرشید
موتن
در تضاد نشان داده شده میان سبک غربى پژوهش سیاسى و جایگزین اسلامى آن در این جا، نه تنها به روشنسازى کاستىهاى ذاتى اولى کمک مىکند؛ بلکه مهمتر از آن، مجموعه خاصى از ویژگىهاى ذاتى دومى را برجسته مىسازد. تصویرى که ظهور یافته، آن است که روششناسى و معرفتشناسى علم سیاست غربى، به عنوان آخرین دست آورد، پیرامون قدرت ظاهرا نامحدود علوم طبیعى بنا شده است. طبیعت ذهنى و ایدئولوژیک علم سیاست از ناحیه چشم انداز معرفتىاش و وضعیت زندگى واقعى، به نحوه موثرى آشکار شده است. چیزى به اسم علم براى علم وجود ندارد. انگاره علم سیاست بىطرف، عینى و برى از ارزش دیگر اصلاً معمول نیست. مفهوم ابزار انگارانه اجتماع سیاسى، صورت بندى نظرى، تحقیق پذیرى، و دسته بندىهاى نهایى دانش، همه، تحت الشعاع تجربههاى اجتماعى، فرهنگى و تاریخى مسیحیت غربى که به گونهاى تناقضآمیز سراسر مادى گرایانه و سکولار است، قرار گرفتهاند. چنین علمى احتیاجات و نیازهاى مسلمانان را بر آورده نکرده و نمىکند و به معناى دقیق کلمه، نمىتواند در جامعه اسلامى ریشه اجتماعى و فرهنگى بدواند.
جایگزین اسلامى آن، پیگیرى دانش را در درون چارچوب ارزشى اسلام ملاحظه مىکند. تمامى ادعاهاى مشابهت به علوم تجربى را رها نموده و ملاحظاتش درباره طبیعت اجتماع سیاسى، نه به وسیله مفهوم ابزار انگارانه اجتماع؛ بلکه به وسیله پرسش از غایتهاى هر چه که وجود دارد، راهنمایى شده است. اصل سرنوشت ساز علم سیاست، اختلاف میان جزء و کل، و واقعیت و ارزش است. اجزا با واقع شدن در یک کل فراگیر با قالبش براى ارزشهاى جاودان محفوظ در قرآن و سنت پیامبر عزیز محمد(ص)، معنا مىیابند. در نهایت، علم سیاست اسلامى، مشابهت با ارزشها و روح الگوى مدینه ـ اجتماعى که معناى اهداف بشرى را مجسم کرد ـ را هدف قرار مىدهد. جایى که اهداف بشرى مورد بحث باشد، تفکّر اخلاقى وجود دارد. به معناى دقیق کلمه، علم سیاست در اسلام امرى خالى از ارزش نیست. اسلام اصرار مىکند که سیاست باید پژوهشى براى اصول اخلاقى و اجتماع سیاسى همان گونه که افراد، را به اخلاق توصیف مىکند براى اخلاقى کردن عمل نیز موظف است. اصول اخلاقى و سیاست به گونهاى جدایىناپذیر به هم مرتبط هستند. درسى که بشر اگر مىخواهد جهان به خطا رفته را دوباره به سلامت عقل باز گرداند، باید فرا گیرد.
2000
04
20
229
249
https://psq.bou.ac.ir/article_8731_b2fd74c6755270fa51d804d9165b8dd8.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1379
2
سال دوم - شماره هشتم - بهار 79
تئورىهاى عدالت در فلسفه سیاسى خواجه نصیرالدین طوسى
بهرام
اخوان کاظمی
پژوهش مفهوم بنیادین عدالت، در تفکر هر اندیشمند سیاسى در خور اهتمامى والاست؛ زیرا بررسى این مقوله، مىتواند ما را با زوایاى متعددى از آراى آنها آشنا سازد. در حقیقت، مفهوم کانونى عدالت، داراى اهمیتى کم نظیر در عرصههاى نظرى و عملى سیاست و اجتماع بوده و از جامعترین غایات دینى و سیاسى است. دانشمند و فیلسوف گرانمایه اسلامى؛ یعنى خواجه نصیر الدین طوسى هم، مباحث گستردهاى را به بررسى مفهوم عدالت اختصاص داده است. بنابراین، با توجه به اهمیت این اصل در اسلام و اندیشههاى سیاسى، این مقاله قصد دارد ضمن تبیین نظریههاى خواجه در این زمینه، به این موضوع نیز بپردازد که موضع این اندیشمند در قبال حکّام جائر و متغلب چگونه بوده و آیا خود کامگى و افزایش روز افزون آن در عصر ایشان، تئورىهاى عدالت او را از خود متأثر ساخته و او را به انفعال نظرى و عملى در این وادى کشانده است؟ و آیا اساسا خواجه، قائل به حق شورش و عصیان علیه حکام ستم پیشه و جائر بوده است یا خیر؟ این نوشتار، در پاسخ به این پرسشها به رشته تحریر در آمده است.
2000
04
20
250
277
https://psq.bou.ac.ir/article_8732_3b92184515921dc766a61b44ed0afcf8.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1379
2
سال دوم - شماره هشتم - بهار 79
رابطه میان «خود» و «دیگرى» (نیم نگاهى به معرفت شناسى گفت و گو)
الله کرم
کرمی پور
آدمى طبعا و ذاتا مایل است که دیگران کلام و سخنش را بفهمند و به منظور و مقصودش پى ببرند. انسانها حتى اگر از کمترین درجه معرفت و امکانات شناخت برخوردار باشند، مىکوشند براى بیان و تفهیم ما فىالضمیر خویش از «طریق زبان»، به سطح ذهن و فکر مخاطب نقبىزده و رهیافتهاى درون خود را به دیگران عرضه کند. مخاطب نیز براى فهمیدن و شناخت در قلمرویى که چه بسا گوینده از آن بىخبر بوده، واکنش نشان مىهد. این کنش و واکنش زبانى / معرفتى، فرایند مکالمه و تفاهم براى ایضاح مقصود به «فهم عمیقتر» را پارادایم ارتباط سازى دیالوگ (Dialogue) میسر مىسازد. گفت و گو به منظور کشف حقیقت را اول بار به سقراط یونانى نسبت مىدهند. او کوشش کرد تا مکالمات و مناظرات خود را با سوفسطائیان که داعیه سوداگرى داشتند و نیز پیشه وران، صنعتگران و هنرمندان که از اصل حقیقت و فضیلت اخلاقى غفلت کرده بودند، به مسیر عقلانى و غیر اخلاقى رهنمون سازد. در خیابانها و میدانهاى عمومى شهر با جوانان به مناظره مىنشست و با دیالکتیک «پذیرش و انکار»، آنها را به شنیدن بهترین صورت معانى عدالت، فضیلت و خیر اخلاقى وادار مىکرد. هدف و غرض سقراط از گفت و گو کردن «یافتن» حقیقت بوده است. افلاطون از زبان سقراط نقل مىکند و مىگوید: «کسى که بخواهد در راه حق نبرد کند و زمانى کوتاه زنده بماند، ناچار است به گفت و گو با افراد قناعت کند». در این میان، دیالوگ و ارتباط سازى (Communication) حلقه ارتباطى است که پارهها و اجزاى اندیشهها را به هم پیوند مىزند. در چنان ساحتى، ذهن از یک نقطه به نقطه دیگر پیش مىرود و در یک جریان حلقوى براى رسیدن به مقصد و مقصود تداوم مىیابد. این نوشته، قصد توضیح و تحلیل فلسفه سقراط یا افلاطون را ندارد. غرض آن بود که مدخل بحث را با این نکته آغاز کنیم که اول کسى که روش گفت و گو را در فرایند معرفت بنا نهاده مکالمات سقراط و شاگردش افلاطون بوده است. از آن زمان به بعد، راهها، روشها و نگرشهاى گوناگون در این مسأله که انسان چگونه از طریق ذهن و زبان دیگران، به بازشناسى و باز فهمى خویشتن مىپردازد، به وجود آمد. اینک این پرسش اساسى مطرح است که؛ اهمیت تفاهم و «درک دیگرى» چیست و چگونه ممکن است؟
2000
04
20
278
288
https://psq.bou.ac.ir/article_8733_4457b3f5758e31af4f0d0d467311e60f.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1379
2
سال دوم - شماره هشتم - بهار 79
حکومت و انواع آن در اندیشه سیاسى شیخ طوسى
سیدمحمدرضا
موسویان
ابوجعفر محمد ابن حسن ابن على ابن حسن الطوسى، معروف به شیخ طوسى، در سال 385 ه. ق (چهار سال بعد از وفات شیخ صدوق) در طوس چشم به جهان گشود. وى دوران نوجوانى و اوان جوانى خود را در طریق کسب علوم دینى در نزد اساتید حوزههاى علمیه آن روز خراسان گذارند و در 408 ه. ق به دلیل شهرت علمى حوزه بغداد و حضور شیخ مفید در آن دیار و سیطره حکومت شیعى آل بویه بر بغداد و همچنین فشار و اختناقى که سلطان محمود غزنوى بر غیر معتقدان به مذهب دولتى وارد مىآورد، تصمیم به مهاجرت به بغداد گرفت.
شیخ طوسى در ابتداى ورود به بغداد، در مجلس درس شیخ مفید حاضر گردیده و به مدت پنج سال در مکتب این فقیه و متکلم بزرگ شیعى به کسب علم و دانش پرداخته و مورد توجه وى قرار گرفت. با وفات شیخ مفید در 413 ه.ق به مدت 23 سال در نزد سید مرتضى به شاگردى پرداخت و سید مرتضى، شیخ را به دلیل ویژگىهاى علمى و معنوى، از دیگران ارج بیشترى مىنهاد. بعد از در گذشت سید مرتضى (436 ه.ق) شیخ طوسى به زعامت و مرجعیت شیعه رسید و به دلیل تبحّرش در مناظرات کلامى و تألیفات ارزشمندش به شیخ الطائفة معروف گردید؛ به گونهاى که خلیفه عباسى، القائم بأمر الله، با همکارى امراى آل بویه، کرسى تدریس کلام در مرکز خلافت را به وى واگذار نمود. اما به دلیل درگیرىها و منازعاتى که متعصّبین از اهل سنت با برخى از شیعیان بغداد داشتند و با اوجگیرى این حوادث در اوایل ورود طغرل سلجوقى به بغداد و سقوط دولت مستعجل آل بویه در سال 448 ه.ق که منجر به هجوم متعصبین به خانه و کتابخانه شیخ و سوختن کتابها و کرسى تدریس کلام وى گردید، شیخ الطائفه وادار به مهاجرت ثانوى به نجف شد. و سرانجام حوزه نجف نیز در سال 460 ه.ق با فوت وى، از دانش وى محروم گردید. شیخ طوسى داراى آثار و کتب فراوانى در زمینههاى فقه و اصول، حدیث، تفسیر و کلام و رجال و غیره مىباشد که کتاب تهذیب الاحکام و استبصار در حدیث، از چهار کتاب معتبر روایى شیعه مىباشد و در علم کلام، داراى آثار معروفى چون تلخیص الشافى و تمهیدالاصول و رسائل العشر بوده و کتابهاى فقهى مبسوط و الخلاف و النهایة و تفسیر تبیان نیز از این متکلم و فقیه بزرگ جهان تشیع مىباشد.
2000
04
20
289
311
https://psq.bou.ac.ir/article_8734_3d7aace2e258899c1d83856020b271cf.pdf
علوم سیاسی
1735-0557
1735-0557
1379
2
سال دوم - شماره هشتم - بهار 79
وضعیت علم سیاست در ایران اسلامى در گفت وگو با:دکتر علیرضا صدرا قسمت اوّل: «دانش سیاسى در ایراناسلامى»
آنچه در ذیل مىآید؛ حاصل گفت و گوى فصلنامه علوم سیاسى با جناب آقاى دکتر صدرا در دو موضوع؛ 1 - سنّت و مکتب دانش سیاسى اسلامى ـ ایرانى 2 ـ دانش سیاسى در ایران، مىباشد که با اجازه استاد در این شماره قسمت دوّم آن تقدیم خوانندگان گرامى مىگردد.
2000
04
20
312
327
https://psq.bou.ac.ir/article_8735_a166bf986bb873419177429d676a25c6.pdf