جامعه اسلامى ما، با اقدام به اجراى قانون انتخابات شوراها، موضوع فصل هفتم قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران، تجربه بزرگى را آغاز مىکند که در صورت تحقق درست آن، تأثیر قاطعى در آینده تمدن اسلامى خواهد داشت. به نظر مىرسد که دهه سوم انقلاب اسلامى، دهه چالشهایى تعیین کننده در زندگى شورایى است که لازمهاش آمادگى دانش سیاسى، دانشگاهها و حوزههاى علمیه براى کشف قواعد فقهى و علمى این نوع زندگى عمومى است.
از جمله مهمترین این تلاشها تبیین مبانى و مفهوم شورا، و نیز، حدود و ثغور زندگى شورایى در قیاس با الگوهاى بدیلى چون دموکراسى غربى است ؛ هر چند زندگى شورایى در فرهنگ اسلامى، شباهتهایى صورى با مردمسالارى لیبرال غرب دارد، اما، در بنیاد، تفاوتهایى بین این دو شیوه از زندگى به چشم مىخورد که آشکارا بین آن دو تمایز مىافکند.