قابلیت تحلیلی نظریه‌ی ساختاری و نهادی برای تحلیل کنش‌گری ایران در دو رخداد «ملی‌شدن صنعت نفت» و «برجام»

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری، گروه علوم سیاسی، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران

2 استاد، دانشگاه تهران، تهران، ایران(نویسنده مسئول)

3 دانشیار، گروه حقوق و علوم سیاسی، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران

10.22081/psq.2022.72653

چکیده

پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این سوال است که قابلیت تحلیلی نظریه‌ی ساختاری نهادی روابط بین‌الملل در چگونگی تبیین و تحلیل کنش‌گری ایران در دو رخداد «ملی‌شدن صنعت نفت» و «برجام» چگونه است؟ فرضیه این است که اعتماد به تاکید این نظریه‌ بر عقلانیت راهبردی و اجماع قدرت‌های بزرگ، منجر به «کودتای 28 مرداد» در سال 1332 و «خروج ترامپ از برجام» در سال 2018 شد. روش پژوهش، روش تحلیل محتوا است؛ نتایج نشان می‌دهند اگرچه دو تجربه‌ی «ملی‌شدن صنعت نفت» و «برجام» انعکاس‌دهنده‌ی تجارب ناموفق روابط خارجی ایران با قدرت‌های بزرگ هستند، اما آینده‌ی امنیت ملی کشور ارتباط مستقیمی با ارتقای قابلیت تئوریک روابط بین‌الملل کارگزاران و دیپلمات‌های ایرانی دارد. نادیده‌گرفتن قواعد ساختاری، نهادی و فرآیندی روابط بین‌الملل می‌تواند چالش‌های امنیتی جدیدی به‌وجود آورد. واقعیت‌های تاریخی بیان‌گر این هستند که امکان تکرار این حوادث و تحولات در آینده وجود دارد، مگر آن‌که به درک دقیق‌تری از قواعد کنش ساختاری بازیگران در روابط خارجی برسیم.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Analytical ability of structural and institutional theory to analyze Iran's activism in the two events of "nationalization of the oil industry" and "Barjam"

نویسندگان [English]

  • mahmood rahmani khalili 1
  • Ibrahim Mottaqi 2
  • zohreh poustinchi 3
1 PhD Student, Department of Political Science, South Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran
2 Professor, University of Tehran, Tehran, Iran (Responsible author)
3 Associate Professor, Department of Law and Political Science, South Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran
چکیده [English]

The present study seeks to answer the question of what is the analytical ability of the institutional structural theory of international relations in how to explain and analyze Iran's activism in the two events of "nationalization of the oil industry" and "Barjam"? The hypothesis is that the reliance on this theory for its emphasis on strategic rationality and the consensus of the great powers led to the "August 28 coup" in 1943 and the "Trump's withdrawal from Burjam" in 2018. The research method is content analysis method; The results show that although the two experiences of "nationalization of the oil industry" and "Barjam" reflect the failed experiences of Iran's foreign relations with the great powers, but the future of national security is directly related to improving the theoretical capabilities of international relations between Iranian agents and diplomats. Ignoring the structural, institutional and process rules of international relations can create new security challenges. Historical facts show that it is possible to repeat these events and developments in the future, unless we have a more accurate understanding of the rules of structural action of actors in foreign relations

کلیدواژه‌ها [English]

  • Barjam
  • Nationalization of Oil Industry
  • Structural Theory of International Relations
  • Institutional Theory of International Relations

عنوان مقاله [العربیة]

القدرة التحلیلیة للنظریة البنیویة والمؤسساتیة على تحلیل نشاطیة إیران فی حدَثَی "تأمیم صناعة النفط" و "خطّة العمل الشاملة المشترکة"

چکیده [العربیة]

یسعى البحث الراهن إلى الإجابة على سؤال ما هی القدرة التحلیلیة للنظریة البنیویة المؤسساتیة للعلاقات الدولیة فی کیفیة تفسیر وتحلیل النشاط الإیرانی فی حدَثَی "تأمیم صناعة النفط" و "خطّة العمل الشاملة المشترکة"؟ والفرضیة هی أنّ الاعتماد على تأکید هذه النظریة على العقلانیة الاستراتیجیة وإجماع القوى العظمى أدّى إلى "انقلاب ١٩ أغسطس" عام ١٩٥٣ و "انسحاب ترامب من خطّة العمل الشاملة المشترکة" عام ٢٠١٨. منهج البحث هو منهج تحلیل المضمون، وکشفت النتائج عن أنّه على الرغم من أنّ تجربتَی "تأمیم صناعة النفط" و "خطّة العمل الشاملة المشترکة" تعبّران عن تجارب فاشلة من علاقات إیران الخارجیة مع القوى العظمى، غیر أنّ لمستقبل الأمن القومی ارتباطاً مباشراً بتحسین القدرات النظریة للعلاقات الدولیة لدى الوکلاء والدبلوماسیین الإیرانیین. کما أنّ تجاهل القواعد البنیویة والمؤسساتیة والعملیة للعلاقات الدولیة یمکن أن یُحدث تحدّیات أمنیة جدیدة. تُظهر الحقائق التاریخیة أنّه من الممکن أن تتکرّر هذه الأحداث والتطوّرات فی المستقبل، ما لم یکن لدینا فهم أدقّ لقواعد الفعل البنیوی لدى الأطراف فی العلاقات الخارجیة.

کلیدواژه‌ها [العربیة]

  • خطّة العمل الشاملة المشترکة
  • تأمیم صناعة النفط
  • النظریة البنیویة فی العلاقات الدولیة
  • النظریة المؤسساتیة فی العلاقات الدولیة