رویارویی نهادهای راهبردی امریکا و ایران هسته‌ای

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری سیاستگذاری عمومی، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران

2 استادیار، گروه علوم سیاسی، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران

10.22081/psq.2023.65552.2734

چکیده

ایران هسته‌ای مفهومی است که برخی از نهادهای مطالعاتی،‌ اتاق‌های فکر و مراکز راهبردی امریکا در ارتباط با قابلیت هسته‌ای ایران به‌ کار گرفته‌اند. قالب‌های مفهومی و استعاره‌های راهبردی می‌تواند نقش مؤثری در شکل‌بندی‌های رفتار سیاسی کشورها و سازمان‌های تصمیم‌گیرنده ایجاد نماید. کاربرد چنین مفهومی را می‌توان بر اساس شکل خاصی از قدرت‌افکنی کاذب دانست که می‌تواند زمینة واکنش ساختاری نهادهای سیاسی امریکا در برابر ایران را به ‌وجود آورد.

وقتی صحبت از رویارویی نهادهای سیاسی و راهبردی امریکا با ایران در ارتباط با موضوعات و قابلیت هسته‌ای جمهوری اسلامی به میان می‌آید، به مفهوم آن است که می‌توان طیف گسترده‌ای از بازیگران و نیروهای تأثیرگذار سیاسی را مورد توجه قرار داد که تلاش دارند تا قابلیت ایران در ارتباط با شکل‌بندی‌های هسته‌ای را کاهش دهند. از جمله این نهادها می‌توان به کنگره، گروه‌های ذینفوذ، لابی‌های اسرائیل‌محور و مراکز مطالعاتی اشاره داشت که هر یک از آنها تلاش دارند تا موقعیت و قابلیت هسته‌ای ایران را کاهش دهند.

نهادهای امنیتی و راهبردی امریکا تلاش دارند تا قدرت و قابلیت هسته‌ای ایران را به ‌عنوان تهدیدی برای ایالات متحده معرفی کرده و آن را زمینه‌ساز فشارهای تصاعدیابنده قرار دهند. در این موارد تلاش می‌شود تا سیاست اجتماعی و الگوی نهادی ایالات متحده برای محدودسازی قدرت هسته‌ای ایران بررسی شود. برای تبیین مقاله از «رهیافت پیش‌نظریة جیمز روزنا» با عنوان «نظریة پیوند ساختاری و اجتماعی» استفاده خواهد شد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

رویارویی نهادهای راهبردی امریکا و ایران هسته‌ای

نویسندگان [English]

  • Ali adibneia 1
  • asghar partovee 2
  • abolfazl lotfi 2
1 PhD student in public policy, Zanjan Branch, Islamic Azad University, Zanjan, Iran
2 Assistant Professor, Political Science Department, Zanjan Branch, Islamic Azad University, Zanjan, Iran
چکیده [English]

ایران هسته‌ای مفهومی است که برخی از نهادهای مطالعاتی،‌ اتاق‌های فکر و مراکز راهبردی امریکا در ارتباط با قابلیت هسته‌ای ایران به‌ کار گرفته‌اند. قالب‌های مفهومی و استعاره‌های راهبردی می‌تواند نقش مؤثری در شکل‌بندی‌های رفتار سیاسی کشورها و سازمان‌های تصمیم‌گیرنده ایجاد نماید. کاربرد چنین مفهومی را می‌توان بر اساس شکل خاصی از قدرت‌افکنی کاذب دانست که می‌تواند زمینة واکنش ساختاری نهادهای سیاسی امریکا در برابر ایران را به ‌وجود آورد.

وقتی صحبت از رویارویی نهادهای سیاسی و راهبردی امریکا با ایران در ارتباط با موضوعات و قابلیت هسته‌ای جمهوری اسلامی به میان می‌آید، به مفهوم آن است که می‌توان طیف گسترده‌ای از بازیگران و نیروهای تأثیرگذار سیاسی را مورد توجه قرار داد که تلاش دارند تا قابلیت ایران در ارتباط با شکل‌بندی‌های هسته‌ای را کاهش دهند. از جمله این نهادها می‌توان به کنگره، گروه‌های ذینفوذ، لابی‌های اسرائیل‌محور و مراکز مطالعاتی اشاره داشت که هر یک از آنها تلاش دارند تا موقعیت و قابلیت هسته‌ای ایران را کاهش دهند.

نهادهای امنیتی و راهبردی امریکا تلاش دارند تا قدرت و قابلیت هسته‌ای ایران را به ‌عنوان تهدیدی برای ایالات متحده معرفی کرده و آن را زمینه‌ساز فشارهای تصاعدیابنده قرار دهند. در این موارد تلاش می‌شود تا سیاست اجتماعی و الگوی نهادی ایالات متحده برای محدودسازی قدرت هسته‌ای ایران بررسی شود. برای تبیین مقاله از «رهیافت پیش‌نظریة جیمز روزنا» با عنوان «نظریة پیوند ساختاری و اجتماعی» استفاده خواهد شد.

کلیدواژه‌ها [English]

  • ایران هسته‌ای
  • نهادهای سیاسی امریکا
  • مهار ایران
  • گروه‌های ذینفوذ
  • ‌ اتاق‌های فکر