دانشجوى دکترى علوم سیاسى و عضو هیأت علمى دانشگاه آزاد اسلامى - واحد قم
چکیده
«دیپلماسى» از مفاهیم رایج در علوم سیاسى و روابط بینالملل است. درباره دیپلماسى، یکى از سؤالات اساسى مطرح در جامعه ما این است که آیا دیپلماسى اسلامى ماهیت مستقلى از دیپلماسى متعارف در دنیا دارد؟ کتاب «دیپلماسى و رفتار سیاسى در اسلام» در پاسخ به این سؤال نگارش یافته است. نویسنده در مقدمه هدف کتاب را پر کردن خلأ موجود در ارائه یک الگوى نظرى از دیپلماسى دینى و نیز ارائه یک متن درسى براى درس «دیپلماسى و رفتار سیاسى در اسلام» مىداند.
فصل اول کتاب اختصاص به کلیات و مفاهیم دارد و در آن، مفهوم دیپلماسى، سیره و رفتار سیاسى، دیپلماسى و رفتار سیاسى در اسلام، رابطه دیپلماسى و اخلاق، دیپلماسى، سیاست خارجى و روابط بینالملل و اصول سیاست خارجى اسلام تبیین شده است. به طور خلاصه، مؤلف، در این فصل، ضمن ارائه تصویرى اجمالى از ماهیت نظام بینالمللى، درباره برداشتها و نگرشهاى رئالیستى و ایدهآلیستى از روابط بینالملل بحث مىکند؛ براساس مکتب رئالیسم، اصالت با جنگ است که این دیدگاه ناشى از بدبینى افراطى به ذات انسان است، در مقابل در مکتب ایدهآلیسم اصالت با صلح است که از نگاه خوشبینانه این مکتب به ذات انسان نشأت مىگیرد، در حالى که در اسلام انسان موجودى با ماهیت دوگانه است که هم میل فطرى به سوى نیکىها دارد و هم میل غریزى به سوى بدى و شرارت، و بر این اساس در روابط بینالملل نیز نه تمایل مطلق به صلح مطرح است و نه تمایل مطلق به جنگ، و نه جنگ اصل است و نه صلح همیشگى است، هر چند که صلح محورى از اصول اساسى سیاست اسلامى محسوب مىشود. نویسنده در این راستا چهار اصل دعوت یا جهاد، ظلم ستیزى و نفى سبیل، عزت اسلامى و سیادت دینى و اصل التزام و پاى بندى به پیمانهاى سیاسى را اصول سیاست خارجى و دیپلماسى اسلامى معرفى مىکند.