1
دانشجوی دکتری روابط بین الملل دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان
2
دانشیار روابط بین الملل دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان
چکیده
هدف اصلی مقاله حاضر، تبیین تأثیرات تحولات عراق بر فرایندهای سیاسی اقلیم کردستان است. در واقع پرسش اصلی مقاله این است که: تحولات عراق از سال 2003 تاکنون، بهویژه سقوط صدام حسین، تدوین قانون اساسی جدید، گسترش اختلافهای مذهبی و قومی و در نهایت ظهور و قدرتنمایی داعش، چه تأثیراتی بر وضعیت سیاسی اقلیم کردستان عراق گذاشته است؟ در پاسخ، این فرضیه به نظر میرسد که تحولات چندساله گذشته بهشدت وزن سیاسی اقلیم سیاسی کردستان عراق را افزایش داده است؛ به شکلی که در میانمدت احتمال خودمختاری فزونتر و در بلندمدت استقلالخواهی بیشتر نمایانگر خواهد شد. این موضوع بهویژه با توجه به گسترش توان نظامی اقلیم کردستان در نتیجة حمایتهای بینالمللی و جنگ با داعش، گسترش ارتباطات و تعاملات اقلیم کردستان در ابعاد سیاسی و اقتصادی با دیگر کشورهای منطقه و جهان و فرسایش تدریجی عراق بهعنوان یک دولت ـ ملت بیشتر قابل توجه است. مقاله حاضر قصد دارد این پرسش و فرضیه را در چارچوب نظریههای دولتملتسازی و به روش توصیفی ـ تحلیلی بررسی کند.