نقش مکتب تشیع در تبدیل ایدۀ پیشرفت سیاسی به خیر و کنش جمعی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار، گروه علوم سیاسی، دانشگاه باقرالعلوم، قم، ایران.

10.22081/psq.2024.68234.2863

چکیده

مقاله حاضر با هدف بررسی نقش و تأثیر مکتب تشیع در تبدیل ایدۀ پیشرفت سیاسی به خیرجمعی در جمهوری اسلامی ایران، به تحلیل چندوجهی این مکتب پرداخته و مسیر دستیابی به این هدف را در سه مرحله اصلی پی گرفته است. در مرحله اول، مقاله نشان می‌دهد که منافع چهارگانۀ هویتی، ایدئولوژیک، انسان‌دوستانه و میهن‌دوستانه، نقش اساسی در همسویی با اهداف مکتب تشیع و پیشرفت سیاسی دارند. این منافع که در چارچوب تعالیم شیعه تعریف شده‌اند، نقطه مشترکی را ایجاد می‌کنند که می‌تواند به عنوان بنیان فکری و ایدئولوژیک برای ترقی سیاسی و خیرجمعی در جمهوری اسلامی محسوب شود. در مرحله دوم، سه بعد مهم مکتب، یعنی بُعد بینشی (فلسفه سیاسی اسلام)، گرایشی (اخلاق سیاسی) و رفتاری (فقه سیاسی) تشریح و تحلیل شده‌اند. این ابعاد نشان می‌دهند که چگونه مکتب تشیع با تأکید بر اصول اخلاقی و شرعی قادر است بستر مناسبی برای پیشرفت سیاسی فراهم آورد. فلسفه سیاسی اسلام ارائه‌دهندۀ دیدگاه‌های نظری دربارۀ ساختار و کارکرد قدرت سیاسی است؛ در‌حالی‌که اخلاق سیاسی و فقه سیاسی به تنظیم روابط و رفتارهای سیاسی در جامعه می‌پردازند. در مرحله سوم، مقاله به بررسی تبدیل ایدۀ پیشرفت سیاسی به خیرجمعی می‌پردازند و نقش سه عنصر کلیدیِ جامعه، یعنی رهبر، دولت و مردم را توضیح می‌دهد. رهبر به‌مثابه تبیین‌کننده و روشنگر مکتب، دولت به عنوان فراهم‌کنندۀ بسترهای مناسب برای اجرا و مردم به عنوان آموزندگان و پیروان مکتب. این تعامل میان رهبر، دولت و مردم سبب می‌شود که ایدۀ پیشرفت سیاسی به شکل جمعی و مؤثر تحقق یابد و شرایطی فراهم شود که پیشرفت همه‌جانبه‌ای در جامعه پدید آید. نتیجه اینکه درک نقش مکتب تشیع در تحقق ایدۀ پیشرفت سیاسی و توسعۀ جامعه ایرانی از اهمیت بالایی برخوردار است. تعامل هماهنگ میان ارکان مختلف جامعه و بهره‌برداری عالی از قابلیت‌های موجود در مکتب تشیع می‌تواند به تحولات مطلوب و مستدام در جمهوری اسلامی ایران بینجامد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The Role of Shiism in Transforming the Idea of Political Progress into Collective Good and Action

نویسنده [English]

  • Masood Moeinipour
Assistant Professor, Department of Political Science, Baqir al-Olum University, Qom, Iran
چکیده [English]

This article examines the role and impact of Shiism in transforming the idea of political progress into collective good within the Islamic Republic of Iran, analyzing its multifaceted dimensions and charting a three-phase pathway to achieve this goal. In the first phase, the article highlights the essential role of four key interests—identity-based, ideological, humanitarian, and patriotic—in aligning with the goals of Shiism and fostering political progress. Defined within the framework of Shiite teachings, these interests create a common ground that can serve as a foundational ideological basis for political advancement and collective good in the Islamic Republic. In the second phase, three important dimensions of Shiism—its theoretical (Islamic political philosophy), attitudinal (political ethics), and behavioral (political jurisprudence) aspects—are explained and analyzed. These dimensions illustrate how Shiism, with its emphasis on ethical and legal principles, is equipped to provide a suitable framework for political progress. Islamic political philosophy offers theoretical perspectives on the structure and function of political power, while political ethics and political jurisprudence regulate political relations and behavior within society. In the third phase, the article explores how the idea of political progress can be translated into collective good, detailing the roles of three key societal elements: the leader, the government, and the people. The leader serves as the interpreter and illuminator of the principles of Shiism, the government as the provider of conducive conditions for implementation, and the people as learners and adherents of the school. This interaction between the leader, government, and people enables the idea of political progress to be realized in a collective and effective manner, fostering comprehensive progress across society. In conclusion, understanding the role of Shiism in realizing the idea of political progress and advancing Iranian society holds significant importance. A harmonious interaction between various societal pillars and optimal utilization of the capacities within Shiism can lead to desirable and sustainable transformations within the Islamic Republic of Iran.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Political Progress
  • Shiism
  • Leader
  • People
  • State
  • Collective Good
  • Collective Action
قرآن کریم.
جمشیدی، م.ح. (1380). نظریه عدالت از دیدگاه، فارابی، امام خمینی و شهید صدر. تهران: پژوهشکده امام خمینی& و انقلاب اسلامی.
جوادی آملی، ع. (1380). دین‌شناسی. قم: مرکز نشر اسراء.
خمینی، ر.ا. (1368). صحیفه امام. ج. 3-4، 7،10- 13، 16.
دبیلیو میر، ف. (1399). روایت و کنش جمعی. ا. شوشتری‌زاده (مترجم). تهران: نشر اطراف.
رشاد، ع.ا. (1379). دموکراسی قدسی. تهران: مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر.
رشاد، ع.ا. (1380). دین و دموکراسی. قبسات، شماره 20-21، صص. 41-47.
روایی، س. (1397). نقش دین در هویت انسان. پژوهش در هنر و علوم انسانی، 3(12)،
صص. 57-66.
سعدآبادی، ع.ا. (1393). اندیشکدۀ امور اجتماعی، جمعیت و نیروی انسانی امنیت: مختصات پیشرفت سیاسی جامعه در مکتب علوی. در: کنگرۀ پیشگامان پیشرفت.
صدر، م.ب. (بی‌تا). المدرسة القرآنیه. بیروت: دارالتعارف للمطبوعات.
طباطبایی، م.ح. (1375ق). تفسیر المیزان. (ج.3). تهران: دارالکتب الاسلامیه.
فارابی، اب. (1986م). کتاب المله و نصوص اخری. م. مهدی (محقق). بیروت: دارالمشرق.
قرائتی، م. (1374). تفسیر نور. (ج. 9). مؤسسه در راه حق، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
کلینی، م. (1407ق). اصول کافی. (ج 1 و 2 ). تهران: انتشارات دارالکتب الاسلامیه.
معینی‌‌پور، م. (1391). الگوی توسعۀ سیاسی در اندیشه امام خمینی. قم: دفتر نشر معارف.
معینی‌پور، م. (1400). نقش و جایگاه رهبر در پیشرفت سیاسی عدالت‌محور. مطالعات انقلاب اسلامی، 18(66)، صص. 167-188.
معینی‌پور، م. (1402). اهداف و ارکان پیشرفت سیاسی عادلانه از دیدگاه فارابی. علوم سیاسی، 26(101)، صص.150-184.
منوچهری، ع. (1396). رهیافت و روش در علوم سیاسی (چاپ هشتم). تهران: سمت. پژوهشکدۀ تحقیق و توسعه علوم انسانی.
میرعلی، م.ع.؛ احمدی، م.ز. (1400). نقش و کارکردهای نظام سیاسی در پیشرفت سیاسی از منظر فقه. فقه و سیاست، 2(1)، صص.130-164.