کارکردهای فقه سیاسی در ساخت هویت ‌‌جامعۀ اسلامی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، تهران، ایران

2 سطح سه فقه و حقوق عمومی، مجتمع عالی فقه، حقوق و قضای اسلامی، حوزه علمیه قم، قم، ایران.

10.22081/psq.2024.69032.2891

چکیده

هویت به عنوان شناسنامه معرفی حقیقت افراد و جوامع، همواره یکی از مهم‌ترین مسائل در حوزۀ مطالعات اجتماعی بوده است. سازۀ هویت، برآمده از مجموعه‌‌ مؤلفه‌‌هایی چندگانه و پیچیدۀ بینشی، ارزشی و کنشی است که در تعامل و هماهنگی معناداری هستند. در جوامع، عناصر هویت‌‌آفرین متفاوتی وجود دارد که از آن جمله می‌‌توان به نقش عمدۀ دانش‌‌ها، ارزش‌ها و هنجارهای هر جامعه اشاره کرد. در جامعۀ اسلامی، دین به‌‌ عنوان مهم‌ترین عامل اجتماعی در تعریف هویت افراد و جوامع نقش‌‌آفرینی می‌کند. فقه سیاسی به عنوان بازوی عملی اسلام در ساحت اجتماعی- سیاسی، بیانگر کنش و منش افراد، گروه‌‌ها و ساختار سیاسی است. این دانش با ترسیم اصول و قواعد مشی دینداری و آیین‌‌نامۀ زندگی شهروندان، رفتار و گفتار و حتی اندیشۀ فرد و جامعه را سامان می‌بخشد؛ امری که آنان را دارای هویتی متمایز و ممتاز از دیگران می‌‌سازد. هدف این نوشته بررسی نقش فقه سیاسی در شکل‌‌گیری هویت جامعۀ اسلامی، به‌ویژه پس از انقلاب اسلامی ایران است. این پژوهش، در پیِ پاسخ به این پرسش است که کارکردهای بنیادین فقه سیاسی در ساخت هویت جامعۀ اسلامی چیست؟ با بهره‌گیری از روش اجتهاد و توصیف و تحلیل داده‌‌های مرتبط، در فرضیه بر این امر تأکید شده است که یکی از مهم‌‌ترین کارکردهای هویتی فقه سیاسی، برجسته‌‌سازی ولایت به عنوان عنصر محوری و وحدت‌‌بخش در جامعۀ اسلامی است و دیگر کارکردهای هویتی اعم از مسئولیت‌‌پذیری، اقامۀ حدود الهی، ظلم‌‌ستیزی و مبارزه با استبداد، حاکم‌سازی قانون الهی، ساخت‌‌ جامعه عدالت‌‌گرا و اهتمام به امور مسلمانان در پرتو آن معنا می‌‌یابد. مجموعۀ این کارکردهای فقهی مبتنی بر بستر ولایت، هویتی ممتاز و دیگرگون برای جامعۀ پس از انقلاب اسلامی ایران رقم زده است که موجب مرزبندی شفاف با دیگر جوامع و مکتب‌ها شده است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The Functions of Political Jurisprudence in Constructing the Identity of Islamic Society

نویسندگان [English]

  • seyed Kazem Seyed Bagheri 1
  • Morteza Heydarzade 2
1 Associate Professor, Research Institute for Islamic Culture and Thought, Tehran, Iran
2 Graduate, Level Three in Jurisprudence and Public Law, Higher Institute for Jurisprudence, Law, and Islamic Judiciary; Seminary of Qom, Qom, Iran
چکیده [English]

Identity, as that with which individuals and societies are known, has consistently been one of the most significant issues in social studies. The construction of identity arises from a complex set of perceptual, value-based, and behavioral components that interact in a meaningful and coordinated way. Within societies, various identity-forming elements exist, notably the prominent role of knowledge, values, and norms within each society. In Islamic society, religion functions as the primary social factor in defining individual and collective identity. Political jurisprudence, as Islam’s practical framework in the socio-political sphere, embodies the actions and principles guiding individuals, groups, and political structures. Through the articulation of principles and guidelines for religious conduct and citizens' way of life, it shapes the behavior, speech, and even thought of individuals and society, endowing them with a distinctive and distinguished identity. The aim of this article is to examine the role of political jurisprudence in shaping the identity of Islamic society, especially following the Islamic Revolution in Iran. This study seeks to answer the question: What are the fundamental functions of political jurisprudence in constructing the identity of Islamic society? Through the methodology of ijtihad, as well as the description and analysis of relevant data, the hypothesis emphasizes that one of the most critical identity-related functions of political jurisprudence is to elevate wilāya (guardianship or authority) as a unifying and central element within Islamic society. Other identity-related functions, including responsibility, the establishment of divine ordinances, opposition to oppression and tyranny, enforcement of divine law, the creation of a justice-oriented society, and attention to the affairs of Muslims, derive their significance from wilāya. This collective of jurisprudential functions, rooted in the foundation of wilāya, has crafted a unique identity for post-revolutionary Iranian society, establishing clear boundaries with other societies and ideologies.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Identity Construction
  • Islamic Society
  • Wilāya-Centeredness
  • Political Jurisprudence
* قرآن کریم.
* نهج‌البلاغه.
جعفری، م.ت. (1373). حکمت اصول سیاسی اسلام. تهران: بنیاد نهج‌البلاغه.
جوادی آملی، ع. (1393). فلسفه حقوق بشر. قم: اسراء.
حرّ عاملی، م. (1416ق). تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة. (ج.1 و 7). قم: مؤسسة آل‌البیت^ لإحیاء التراث.
خامنه‌ای، س.ع. (30/3/1371). بیانات در دیدار با کارگزاران نظام به مناسبت عید غدیر خم. قابل دسترس در: https://khl.ink/f/2625
خامنه‌ای، س.ع. (25/09/1382). بیانات در دیدار با مردم قزوین. قابل دسترس در: https://khl.ink/f/3208
خامنه‌ای، س.ع. (1395). طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن. قم: صهبا.
دخیل، ع. (1422ق). الوجیز فى تفسیر الکتاب العزیز. بیروت: دارالتعارف للمطبوعات.
روپسینگه، ت. (1379). مدرنیزاسیون و خشونت (مترجم: ا. افتخاری). تهران: سفیر.
سروش، ع. (1378). بسط تجربۀ نبوی. تهران: مؤسسه فرهنگی صراط.
سیدباقری، س.ک. (1388). فقه سیاسی شیعه. تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
طباطبایی، س.م.ح. (1390ق). المیزان فی تفسیر القرآن (ج.14). بیروت: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات.
طباطبایی، م.ح. (1356). آموزش دین. قم: دفتر انتشارات اسلامی
عیاشی، م. (1380ق). تفسیر العیاشی (ج.1). تهران: المطبعة العلمیة.
فضل الله، س.م.ح. (1419ق). من وحی القرآن (ج.16). بیروت: دارالملاک.
فیض کاشانی، م. (1406ق). الوافی. اصفهان: مکتبة الإمام أمیرالمؤمنین علی×.
فیض کاشانی، م. (1402). تفسیر صافی. (ج 5). مؤسسة الاعلمی للمطبوعات.
قطب، س.م. (1352). آیا ما مسلمان هستیم (مترجم: س.ج. طباطبایی). تهران: آسیا.
قطب، س.م. (1369). ویژگی‌های ایدئولوژی اسلامی (مترجم: س. م. خامنه‌ای). تهران: بعثت.
قمی، ع. (1404ق). تفسیر القمّی. قم: دارالکتاب.
کتابی، م و دیگران (1383)، دین، سرمایه اجتماعی و توسعه‏ اجتماعی فرهنگی. مجله‏ پژوهشی دانشگاه اصفهان، شماره 2، صص 169-192.
کچویان، ح. (1390). هویت ما. قم: کتاب فردا.
کلینی، م. (1387). الکافی (ج.1-2). قم: مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث.
کوفى اهوازى، ح. (1404ق). المؤمن. قم: مدرسة الامام المهدی#.
مجلسی، م،ب. (1403ق). بحارالانوار الجامعة لدُرر أخبارالأئمة الأطهار. قم: دار الاحیاء التراث.
مصباح یزدی، م.ت. (1396). نظریۀ حقوقی اسلام (ج.1). قم: مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى.
مطهری، م. (1361). بررسی اجمالی مبانی اقتصاد اسلامی. انتشارات حکمت.
مطهری، م. (1379). مجموعه آثار. تهران: صدرا.
مطهری، م. (1384). ولاءها و ولایت‌ها. تهران: صدرا.
مطهری، م. (1389 الف). انقلاب اسلامی از دیدگاه فلسفه تاریخ. تهران: انتشارات صدرا.
مطهری، م. (1389 ب). آیندۀ انقلاب اسلامی ایران. تهران: صدرا.
مطهری، م. (1389 ج). بررسی اجمالی نهضت‌‌های اسلامی در صد ساله اخیر. تهران: صدرا.
مطهری، م. (1389 د). جامعه و تاریخ. تهران: صدرا.
مطهری، م. (1390 الف). ده گفتار. تهران: صدرا.
مطهری، م. (1390 ب). حکمت‌ها و اندرزها (ج.1). تهران: صدرا.
مطهری، م. (1390 ج). نظام حقوقی زن در اسلام. تهران: صدرا.
مطهری، م. (1390د). آزادی معنوی، تهران: صدرا.
مطهری، م. (1394). گریز از ایمان و گریز از عمل. تهران: صدرا.
مطهری، م. (1398). فطرت و تربیت. تهران: صدرا.
مکارم شیرازى، ن. (1371). تفسیر نمونه. تهران: دارالکتب الإسلامیة.
خمینی، س. ر. ا. (1384). ولایت فقیه. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی&.
خمینی، س. ر. ا. (1389). صحیفه امام (ج.21). تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی&.
نجفی، م. ح. (1414ق). جواهر الکلام (ج.11). بیروت: دار إحیاء التراث العربی.
نصر، س. ح. (1393). جوان مسلمان و دنیای متجدد. م. اسعدی (مترجم). تهران: طرح نو.
ورجاوند، پ. (1378). پیشرفت و توسعه بر بنیاد هویت فرهنگی. تهران: شرکت سهامی انتشار.
هانتینگتون، س. (1378)، برخورد تمدن‌ها و بازسازی نظم جهانی (مترجم: م.ع. حمید رفیعی). تهران: دفتر پژوهش‌های فرهنگی.
الیاده، م. (1379). دین‌پژوهی (مترجم: ب. خرمشاهی). تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
یزدان‌پناه، س.ی. (1401). چیستی و نحوۀ وجود فرهنگ. تهران: کتاب فردا.
یزدی، م.ک. (1392). العروة الوثقی. قم: مؤسسة تنظیم و نشر آثار الإمام الخمینی&.
Cote, J.E. & Levine, Ch. (2002). Identity Formation, Agency, and Culture. New Jersey: Lawrence Erlbaum Associates.