نظریه کارکردی پل ارتباطی میان علم سیاست و حکمرانی سیاسی در ایران پس از انقلاب اسلامی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری علوم سیاسی، واحد تهران مرکز، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران

2 استاد دانشگاه تهران

3 دانشیار، گروه علوم سیاسی ، واحد علوم تحقیقات،دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران

10.22081/psq.2024.65511.2733

چکیده

علم سیاست درکشورهای خاورمیانه رشته‎ایی نوظهور (علم متاخر از کنش) تلقی می‎شود؛ به عبارت دیگر در این کشورها فرآیند دگرگونی هنجاری در حوزه‌های ساختاری پیش از فضای آموزش انجام می‌گیرد.فقدان ارتباط میان علم سیاست و حکمرانی، بخشی از این بحران کلان است. مسئله مقاله پیش‎رو بررسی نقش علم سیاست در شکل‎گیری حکمرانی ایرانی است. این مسئله بر این امر تمرکز دارد که جایگاه و نقش علم سیاست در مناسبات نهادهای قدرت چگونه است و برای اجرایی‎شدن مناسبات موثر میان علم سیاست و مناسبات قدرت چه باید کرد؟ به منظور تبیین و تحلیل این مسئله، پرسش اصلی مقاله به این موضوع اشاره دارد که «ارتباط میان علم سیاست و حکمرانی سیاسی در ایران پس از انقلاب اسلامی در ساحت‎های ساختاری و کارکردی از طریق چه فرایندی قابل ایجاد است؟» فرضیه مقاله بیانگر این امر است که «نظریه‌های توسعه بومی و الگوی پیشرفت ایران اسلامی که در مقایسه با نظریه‎های غربی تطابق بیشتری با فرهنگ سیاسی ایرانیان داشته نقش موثری در توسعه ادبیات حکمرانی سیاسی به جا خواهد گذاشت و این امر منجر به تقویت آموزه‌های ساختاری انقلاب اسلامی در ایران می‎شود.از آنجایی که حکمرانی سیاسی به‌عنوان آموزه‌ای برای ایجاد موازنه و تعادل در ساختار اجتماعی تلقی می‌شود، برونداد این امر چنین خواهد بود که هرگونه شکل‌بندی ساختاری در حوزه حکمرانی سیاسی و علم سیاست می‌تواند تاثیر خود را در آموزه‌های فرهنگی و اجتماعی منعکس ‌سازد؛ از این‎رو تطابق این دو ساحت امری ضروری است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

نظریه کارکردی پل ارتباطی میان علم سیاست و حکمرانی سیاسی در ایران پس از انقلاب اسلامی

نویسندگان [English]

  • arash rezadoost 1
  • ebrahim mottaghi 2
  • keyhan barzegar 3
1 Doctoral student of Political Science, Central Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran
2 Professor at Tehran University
3 Associate Professor, Political Science Department, Research Science Unit, Islamic Azad University, Tehran, Iran
چکیده [English]

علم سیاست درکشورهای خاورمیانه رشته‎ایی نوظهور (علم متاخر از کنش) تلقی می‎شود؛ به عبارت دیگر در این کشورها فرآیند دگرگونی هنجاری در حوزه‌های ساختاری پیش از فضای آموزش انجام می‌گیرد.فقدان ارتباط میان علم سیاست و حکمرانی، بخشی از این بحران کلان است. مسئله مقاله پیش‎رو بررسی نقش علم سیاست در شکل‎گیری حکمرانی ایرانی است. این مسئله بر این امر تمرکز دارد که جایگاه و نقش علم سیاست در مناسبات نهادهای قدرت چگونه است و برای اجرایی‎شدن مناسبات موثر میان علم سیاست و مناسبات قدرت چه باید کرد؟ به منظور تبیین و تحلیل این مسئله، پرسش اصلی مقاله به این موضوع اشاره دارد که «ارتباط میان علم سیاست و حکمرانی سیاسی در ایران پس از انقلاب اسلامی در ساحت‎های ساختاری و کارکردی از طریق چه فرایندی قابل ایجاد است؟» فرضیه مقاله بیانگر این امر است که «نظریه‌های توسعه بومی و الگوی پیشرفت ایران اسلامی که در مقایسه با نظریه‎های غربی تطابق بیشتری با فرهنگ سیاسی ایرانیان داشته نقش موثری در توسعه ادبیات حکمرانی سیاسی به جا خواهد گذاشت و این امر منجر به تقویت آموزه‌های ساختاری انقلاب اسلامی در ایران می‎شود.از آنجایی که حکمرانی سیاسی به‌عنوان آموزه‌ای برای ایجاد موازنه و تعادل در ساختار اجتماعی تلقی می‌شود، برونداد این امر چنین خواهد بود که هرگونه شکل‌بندی ساختاری در حوزه حکمرانی سیاسی و علم سیاست می‌تواند تاثیر خود را در آموزه‌های فرهنگی و اجتماعی منعکس ‌سازد؛ از این‎رو تطابق این دو ساحت امری ضروری است.

کلیدواژه‌ها [English]

  • علم سیاست
  • نظریه بومی
  • حکمرانی سیاسی
  • انقلاب اسلامی ایران
  • ساختار سیاسی