تأثیر فرهنگ سیاسى ایرانیان بر سیاست خارجى

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

علیرضا زهیری

چکیده

فرهنگ سیاسى ایرانیان به دلیل تغذیه از منابع مختلف که گاه در تعارض با
یکدیگرند، بررسى ‏هاى فرهنگى در باره رفتار سیاسى  را دچار مشکل ساخته است. در
عین حال، این واقعیت که ایرانیان نسبت به حاکم و حکومت  مشروع و روابط جامعه
اسلامى با بیگانگان، چگونه مى ‏اندیشند، منجر به ظهور دانش سیاسى آنان مى‏گردد و
ریشه طرح این پرسش‏ها و منابع پاسخ به آنها را باید در فرهنگ سیاسى جست و جو کرد.
در میان آنچه که در باره فرهنگ سیاسى ایرانیان سخن رانده شد، دو عنصر، بیشترین
نقش را در سیاست خارجى جمهورى اسلامى ایران ایفا نمودند. یکى، ارزش‏ها و
سنت‏هاى دینى با تکیه بر اندیشه شیعى و دیگرى فرهنگ سیاسى تابعیت.
درباره نقش تعیین کننده ارزش‏هاى شیعى در سیاست خارجى، به روشنى در منابع
رسمى و نیز در محافل آکادمیک، سخن به میان آمده است. گاهى چنان بى پروا این

ارزش‏ها را براى جهانیان عرضه داشته‏ایم که آنان را دچار سوء ظن ساخته و البته تبلیغات
توهم‏آمیز غربى‏ها نیز آن را تشدید ساخته است. حال آن که در دوره‏هاى بعد، با تمسک
به مفهوم «مصلحت» و «وسع» که در شریعت اسلام آمده است، بسیارى از موارد تزاحم
میان اصول سیاست خارجى و وظایف دولت اسلامى حل گردید.
امّا عنصر تابعیت در فرهنگ سیاسى ایرانیان، منشأ بسیارى از تحرکات سیاسى آنان
است. اگرچه برخى نگرش‏ها و ایدئولوژى‏هاى افراد به عنوان واسطى متغیر در
شکل‏ گیرى ذهنیت مردم نسبت به نوع رابطه با بیگانگان است و از طرق مختلف برفرآیند
تصمیم ‏گیرى تأثیر مى‏ گذارد؛ امّا به نظر مى‏ رسد که در تصمیمات سیاست خارجى، نقش
اصلى را رهبران ایفا نموده و بیشتر، آنان به این موضوع علاقه ‏مند مى ‏باشند. افراد جامعه
نیز به موضوعات مورد توجه نخبگان سیاسى علاقه نشان داده و از خود واکنش نشان
مى ‏دهند. البته اعتماد و گرایش مردم مسلمان به رهبران دینى، عامل قدرت‏مندى براى
این واکنش است.
البته دو نکته را نمى ‏توان از نظر دور داشت؛ اوّل، بر جسته کردن تأثیر فرهنگ سیاسى
تابعیت، که بنابر تجربه تاریخى، در دوره‏هاى طولانى تاریخ ایران قابل بازیابى است، به
معناى نادیده انگاشتن تأثیر سایر مؤلفه‏هاى فرهنگى سیاسى در سیاست خارجى
نمى‏باشد. دوم، در برهه‏هاى کوتاهى از تاریخ معاصر مانند: دوران نهضت مشروطیت،
فضاى باز سیاسى دهه 20 و مبارزات نهضت ملى، سال‏هاى بین 1339 تا 1341 و سرانجام
آغاز دوران توفنده انقلاب، مردم ایران مشارکت فعال سیاسى را تجربه کردند. هرچند
پیروزى انقلاب اسلامى به شکل‏ گیرى یک فرهنگ تألیفى و به عبارت دیگر، فرهنگ
سیاسى تبعى / مشارکتى یارى رساند؛ امّا وجه مشارکتى آن، تأثیر کمترى بر
سیاست‏گذارى خارجى داشته است و اغلب مردم، درباره اهداف سیاست خارجى،
براساس خواست نخبگان از خود واکنش نشان مى ‏دهند. به طور کلى مى ‏توان گفت که
مشارکت سیاسى در جمهورى اسلامى ایران، از مشارکت مبتنى بر «بسیج توده‏اى» آغاز
شده است و در شرایط کنونى، شکل این نوع مشارکت در حال دگرگونى است. در طى

زمانى که مردم بر اساس مدل«بسیج توده‏اى» از خود تحرک نشان مى‏دادند، فرهنگ
سیاسى تبعى در بین آنان غلبه داشته و به تدریج جنبه «مدنى» و «فعالانه» به خود مى‏گیرد.
جامعه ایرانى در سال‏هاى اخیر شاهد تجربه تازه‏اى از شکل‏ گیرى فرهنگ سیاسى
مشارکتى بوده است.

عنوان مقاله [English]

.

نویسنده [English]

  • Ali-Reza Zahiri