فرآیند شکل‌گیرى وفروپاشى وفاق وهمبستگى اجتماعى

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

دانش آموخته حوزه علمیه قم و دانشجوى دکترى علوم سیاسى دانشگاه تهران

چکیده

این مقاله در صدد است با انجام مقایسه‌اى اجمالى میان نظریات ساختگرایى تعادلى (دورکیم)، ساختگرایى تضادى (دارِندورف) وگفت وگویى ـ توافقى (هابرماس)، به مسائلى چون مبناى نظم وهمبستگى اجتماعى، بحران‌هاى اجتماعى، عامل تحول، آهنگ دگرگونى اجتماعى، فرآیند تحول، راه خروج از بحران‌هاى اجتماعى ومبناى الزام واطاعت سیاسى بپردازد. در این خصوص، تحلیل نقش کنشگران خودى در ایجاد تغییر وتحول در ساخت‌هاى اجتماعىِ به ظاهر متصلب وانعطاف‌ناپذیر جوامع مدرن وشکل دادن به اخلاقیات جهان‌شمول، اهمیت به سزایى دارد. در پایان، نگاهى اجمالى وگذرا به اندیشه سیاسى اسلام (با تأکید بر دیدگاه امام خمینى‌ره) تحت عنوان مکتب تعالى‌گرایى انتخابى خواهد شد وعناصرى از آن که براى ورود در مباحث فوق ضرورى است، طرح خواهد گردید.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

THE PROCESS OF THE FORMATION AND COLLAPSE OF SOCIAL SOLIDARITY AND CONGRUENCE

نویسنده [English]

  • Mahdi Baratalipoor
چکیده [English]

On the basis of a brief comparison of theories such as (Durkheim's) proportional structuralism, (Darendorff's) contrastive structuralism, and (Habermas's) dialogical-concessive structuralism, the writer presents a discussion over issues such as the foundation of social solidarity and order, social crises, the causes of development, the pace of social changes, the process of development, the solutions of social crises and the foundations of political obedience. In this way, analysing the role of domestic actors in changing the apparently unflexible social formations of modern societies and in forming universal moralities seems to be crucially important. Finally, Islamic political thought (with an emphasis on Imam Khomeini's ideas) under the title of Selectional Transcendental School will be briefly discussed and some necessary parts will be presented.