1 ـ ریشه و مبانى کلامى و فقهى آزادى و حریت در مذهب شیعه سه اصل برائت، عدم ولایت و اراده و اختیار است که هر سه در مذهب شیعه ثابت شده است. 2 ـ شیعه که از طرفداران اراده و اختیار در انسان است، عدالت را در خداوند پذیرفته و حسن و قبح ذاتى اشیاء را که با درک مستقل عقل شناخته مىشود، قبول کرده و کارهاى خدا را هدفمند دانسته است. 3 ـ قول به جبر و قول به تفویض باطل است و راه معقول و صحیح، امر بین الامرین است که قرآن و سنت و عقل نیز آن را مىپذیرد. 4 ـ اراده در انسان از کارهاى بدون واسطه نفس است و نیاز به مقدمهاى ندارد. 5 ـ به کارگیرى آزادى براى تمام افراد بشر ممکن نیست و براى نشان دادن بهترین راه به کارگیرى آزادى براى تمام افراد بشر، نیاز به قانون است تا بتواند خواستههاى مردم را تعدیل و کنترل نماید و رساترین و جامعترین قانون، قانون الهى است که توسط پیامبر
به بندگان خدا ابلاغ مىگردد. 6 ـ نصب پیامبر و امام از طرف خدا با آزادى بشر مخالفتى ندارد. و به همان دلیل که قانون را خدا باید وضع کند، پیامبر و امام را نیز خدا باید نصب کند. 7 ـ معصوم بودن از گناه و خطا در پیامبر و امام، امرى لازم و ضرورى مىباشد که با دلیلقرآنوسنتوعقل به اثبات رسیده است و به همان دلیل که خدا باید فرد معصوم را به عنوانپیامبراعلامکند، به همان دلیل امام معصوم را نیز خدا باید ـ توسط پیامبر ـ اعلام کند. 8 ـ تکالیف الهى با آزادى بشر مخالفتى ندارد و تکلیف، همان قانون الهى است که باید از طرف خدا ابلاغ شود تا تمام افراد بشر بتوانند به طور مساوى از آزادى بهره گیرند. 9 ـ فقه شیعه با آزادى و حرّیت انسان مخالفتى ندارد و در این زمینه بیش از پنجاه قاعده کلى در ارتباط با آزادى و آسانگیرى بر بندگان خدا، وجود دارد. 10 ـ فقه نه تنها با آزادى و اراده انسان مخالفتى ندارد؛ بلکه آزادى و اراده بشر مىتواند سبب تغییر حکم شرع شود. با اراده انسان موضوع حکم و یا حالت آن تغییر پیدا مىکند و در نتیجه حکم شرع نیز تغییر پیدا مىکند.