بیشتر مباحث این شماره ناظر به «فلسفه سیاسى سنتى در جهان اسلام» است. اهمیت این گونه مباحث، از این لحاظ است که گفت و گو بین گذشته و حال، و اکنون و آینده، لازمه اندیشه و زندگى سیاسى است. بررسى مشکلات سیاسى گذشته در ساحت نظریه، شاید بتواند زمینهاى بر تأمل فلسفى در مشکلات امروز و آینده جامعه اسلامى تدارک نماید. درک این تجربه تاریخى که چگونه اندیشمندان گذشته ما با فلسفه سیاسى یونانى مواجه شده و گزینشگرایانه به طراحى نظام فلسفى ـ سیاسى مناسب جهان اسلام در دوره میانه پرداختهاند، ممکن است پژوهشگر اندیشه سیاسى را در مواجهه انتقادى با فلسفه سیاسى سنتى در تاریخ اسلام از یک سوى، و فلسفه سیاسى جدید غرب از سوى دیگر، توانمند سازد.