تأملى در نظریه‏ هاى امنیت بین المللى (قبل و بعد از فروپاشى شوروى)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

سیدعبدالقیوم سجادی

چکیده

گفته شد تحولات نظام جهانى، به ویژه دگرگونى نظام جهانى به صورت چشمگیرى
آرا و نظریه‏پردازى‏هاى متفکران سیاسى را تحت تأثیر داشته است. گسترش فزاینده
پارادایم نهادگرایى و سیاست همکارى جهانى که بر اساس رشد روز افزون وابستگى
متقابل جهانى استوار مى‏باشد، از اثرات عمده تحول بین المللى محسوب مى‏گردد. این
تحولات بالطبع با تحول جدى مفاهیم سیاسى و بین المللى و از جمله امنیت جهانى همراه
بوده است. فروپاشى اتحاد جماهیر شوروى به عنوان یک قطب اصلى قدرت جهانى و
رخدادهاى بین المللى پس از آن نظیر: اتحاد دو آلمان و فرو ریختن دیوار برلین،
استقلال جمهورى‏هاى وابسته، پایان رقابت تسلیحاتى و جنگ سرد شرق و غرب و
بالاخره، تغییر ساختار قدرت جهانى، هر یک به صورت جدى در دگرگونى مفهوم
امنیت جهانى باز تاب داشته‏اند. در این نوشتار ضمن مقایسه کوتاه مفهوم امنیت در دوره
جنگ سرد و پس از آن، محورهایى چون: چند لایه شدن مفهوم امنیت و تمرکز متفکران

بر بُعد جمعى و اقتصادى امنیت به عنوان چهره غالب مطالعات امنیتى دوره پس از
فروپاشى مطرح گردید.
در یک برآورد کلى مى‏توان گفت؛ هر چند توجه بر بُعد نظامى امنیت در هر دو مقطع
مزبور قابل شناسایى است؛ اما وجه امتیاز، در تأکید بر جنبه نظامى آن در دوره جنگ
سرد و تمرکز بر بُعد اقتصادى امنیت پس از آن، مورد توجه اکثر متفکران قرار گرفته
است. تجزیه ناپذیرى و غیر قابل تقسیم بودن امنیت، از دیگر تمایزات برداشت متفکران
در هر دو مقطع است که پس از فروپاشى شوروى، امنیت بین‏المللى، به مفهوم امنیت
کشورها با توجه به امنیت دیگران مورد توجه قرار مى‏گیرد. در این تلقى، امنیت هیچ
واحدى به صورت مجزا از امنیت دیگران مطالعه نمى‏شود. وبالاخره این که، افزایش
وابستگى متقابل نظام جهانى، ضرورت درک جدید از امنیت بین المللى را مطرح نموده،
که لازم است پژوهش‏گران مسایل امنیتى تعاریف و عناصر سنتى مفهوم امنیت را مورد
بازخوانى جدى قرار دهند.

عنوان مقاله [English]

.

نویسنده [English]

  • Abdul Qayyum Sajjadi